چکیده:
تصحیح متن یکی از مهمترین مقولههای پژوهشی در حوزۀ ادبیّات کهن است که میتوان آن سنگبنا و شالودۀ بایستۀ دیگر تحقیقات دانست. این امر در پیوند با آثار سخنوران بزرگ اهمّیّت بیشتر و عمدهتری پیدا میکند. یکی از مصادیق روشن در این باب، دیوان افضلالدّین بدیل خاقانی شروانی، شاعر بیبدیل سدۀ ششم هجری است. اختصاصات فنی و دشوارهای خاص این دیوان سبب شده تا کتابت اشعار با کاستیهایی همراه شود. با وجود سه چاپ مشهور از دیوان خاقانی و تلاشهایی چند برای پیراستن این متن از ضبطهای نادرست، همچنان اغلاط به نسبت متعددی در این متن دیده میشود. عمده تلاش پژوهشگران در این راه، معطوف به نیمۀ نخست دیوان، یعنی قصاید شاعر بوده و کمتر به نیمۀ دوم آن توجّه شده است. از این رو جستار حاضر بر آن بوده است تا بر پایۀ نقطهنظرهای نو و اصیل، ابیاتی چند از این بخش را مورد تصحیح انتقادی و علمی قرار دهد.
خلاصه ماشینی:
١-١- پیشینه عمده تلاش هایی که برای پیراستن دیوان خاقانی از ضبط های نادرست صورت گرفته معطوف به تصحیح بیت و ابیات یا تصحیفاتی از این متن بوده است (ر.
کندکاو در آثار خاقانی نشان میدهد که این بدخوانی و ضبط نادرست در یکی دیگر از مراثی شاعر نیز دیده میشود؛ در رثای منوچهر شروانشاه آمده است : بر بخت من که کورتر از میم کاتب است بگریست چشم های هنر کز تو بازماند (خاقانی شروانی، ١٣٧٤: ٥٣٢) در اینجا نیز مصححان دیوان «چشمهای هنر» خوانده اند (خاقانی شروانی، ١٣٧٤: ٥٣٢؛ خاقانی شروانی، ١٣٥٧: ٥٤٢؛ خاقانی شروانی، ١٣٧٥: ٧٠٥).
صورت کهن سرخاب (سهراب ) شواهد دیگری نیز در دیوان خاقانی دارد: سهم تو قطران کند نطفۀ سرخاب و زال تیغ تو زیبق کند زهرۀ گرشاسب و شم (خاقانی شروانی، ١٣٧٤: ٢٦٤) به روی زال و به سرخاب و پنبه و ابره به حیز و خنثی، این زال گشته و آن سرخاب (همان : ٥٥) به کار بردن صورت سرخاب به جای سهراب در مصراع دوم بیت اخیر نشان میدهد که شاعر تعمدی ویژه در این باب داشته است ؛ زیرا صورت تازه تر این واژه (سهراب ) سبب میشود محور صنعت پردازی (جناس تام ) بیت از هم گسسته شود.
- خاقانی شروانی، افضل الدین ابراهیم ، (١٣٥٧)، دیوان ، تصحیح علی عبدالرسولی، چاپ اول ، تهران : خیام .
- خاقانی شروانی، افضل الدین بدیل ، (١٣٧٤)، دیوان ، تصحیح ضیاءالدین سجادی، چاپ پنجم ، تهران : زوار.