چکیده:
امروزه اکثر قوانین ملی و اسناد بینالمللی ناظر بر داوری، حلوفصل کدخدامنشانة اختلاف و بر اساس اصول عدل و انصاف را پیشبینی کردهاند. این شیوه از رسیدگی، نوعی چشمپوشی متقابل طرفین اختلاف از مزایا و منافع اعمال قواعد قانونی است و داوران را مجاز میکند تا با نادیدهگرفتن فنون دقیق و سخت حقوقی، تصمیمگیری کنند. درعینحال، داوران تنها زمانی مجاز خواهند بود کدخدامنشانه عمل کنند که طرفین اختلاف، صریحا از آنها چنین امری را خواسته باشند. مقاله پیش رو در صدد است تا ضمن بررسی دقیق شرط توافق طرفین جهت برگزاری داوری منصفانه، ضرورت، قلمرو و حدود آن و محدوده اختیار داوران را در این رابطه و نیز ضمانت اجرای عدم رعایت شرط مزبور را با توجه به قوانین، دکترین حقوقی و آرای داوری تجزیه و تحلیل کند.امروزه اکثر قوانین ملی و اسناد بینالمللی ناظر بر داوری، حلوفصل کدخدامنشانة اختلاف و بر اساس اصول عدل و انصاف را پیشبینی کردهاند. این شیوه از رسیدگی، نوعی چشمپوشی متقابل طرفین اختلاف از مزایا و منافع اعمال قواعد قانونی است و داوران را مجاز میکند تا با نادیدهگرفتن فنون دقیق و سخت حقوقی، تصمیمگیری کنند. درعینحال، داوران تنها زمانی مجاز خواهند بود کدخدامنشانه عمل کنند که طرفین اختلاف، صریحا از آنها چنین امری را خواسته باشند. مقاله پیش رو در صدد است تا ضمن بررسی دقیق شرط توافق طرفین جهت برگزاری داوری منصفانه، ضرورت، قلمرو و حدود آن و محدوده اختیار داوران را در این رابطه و نیز ضمانت اجرای عدم رعایت شرط مزبور را با توجه به قوانین، دکترین حقوقی و آرای داوری تجزیه و تحلیل کند.
It is now common that most national arbitration legislation and international arbitration instruments provide settlement of disputes by amiable compositeur and ex aequo et bono. This decision-making method is a contractual waiver of the parties in dispute as to benefits of applying legal rules and it authorizesthe arbitrators to decide by ignoring strict techniques of law. However، arbitrators will be authorized to act as amiable compositeur exclusively when the parties in conflict explicitly ask them so. The purpose of the present article is to investigate the condition of parties’ agreement as well as its necessity and scope and also to analyze arbitrator’s power limit in this regard as well as consequences of ignoring this condition withdue regard to rules، the legal doctrine، and arbitration awards.
خلاصه ماشینی:
در رابطه با این شیوه از حلوفصل اختلاف باید اظهار کرد: اولا: داوری بر مبنای انصاف در اکثر قواعد داوری اعم از قوانین ملی و اسناد بینالمللی بهعنوان استثنا پذیرفته شده است نه قاعده (تصمیمگیری بهطور کدخدامنشی یک چهره استثنایی دارد) چرا که داوران اساسا متعهدند مطابق با قانون ماهوی قابل اعمال و معتبر تصمیمگیری و رأیشان را مستند به اصول و مبانی حقوقی کنند.
چنانچه طرفین اختلاف به هر دلیلی نتوانند قانون ماهوی قابل اعمال بر ماهیت اختلاف را انتخاب کنند، آیا داوران میتوانند بهطور مستقیم و بدون اجازه طرفین دعوا، اعمال انصاف کنند و کدخدامنشانه تصمیم بگیرند؟ ضمانت اجرای داوری بر مبنای انصاف، بدون تحقق شرایط مقرر در قوانین و اسناد بینالمللی مربوط به داوری چیست؟ بدین سبب، در این مقاله تلاش شده است نخست، شرایط برگزاری داوری بر مبنای انصاف بررسی شود و بعد از آشنایی با تشریفات برگزاری داوری منصفانه، به کمک تجزیه و تحلیل و ارزیابی دقیق قواعد داوری، اندیشههای حقوقی و نیز آرای داوری تجاری، به ابهامات و مسائل مذکور تا حد ممکن پاسخ داده شود.
برای مثال، اگر طرفین به داوران اجازه داده باشند تا در تصمیمگیری، رویههای تجاری و اصول قانونی را نیز مدنظر قرار دهند، نباید بهعنوان تصمیمگیری مطابق با اصول انصاف قلمداد شود؛ چنانکه دیوان داوری ICC در برخی از آرای خود، ضمن ایراد به اینکه از عبارات مبهم مندرج در شرط داوری ارجاع موضوع اختلاف به کدخدامنشی استنباط نمیشود، بهدرستی استدلال کرده است که تصمیمگیری بر اساس انصاف، امر استثنایی است، لذا مستلزم اجازه صریح طرفین است.