چکیده:
ربشه تشکیلات تعاونی به قرن ۱۹ باز می گردد. شاید اولین تشکیلاتی که می شود نام یک شرکت تعاونی را بر آن گذاشت.
شرکت تعاونی مصرف راچدیل باشد. که در سال ۱۸۴۳ در انگلستان تاسیس شد. این شرکت تعاونی در ناحیه لاونکشایر
انگستان در شهر راچدیل, تشکیل و به نام شهر اخیرالذ کر شهرت بافت.
موسسات تعاونی, معمولا بازار مصرفی یکپارچه و وسیعی را ایجاد می نمایند که, بتواند بر جریانات تولید حاکم شود و از این راه
قیمتهای غیر عادلانه را از طریق رقابت منطقی متعادل سازدء و در صورت لزوم کالا هایی که قیمت آنها به وسیله تولید کنندگان
با با واسطه ها بطور غیر عادلانه و ساختگی, به مراتب بیش از قیمت تمام شده تعیین گردیده است. خود تولید کند و آنها را
به نرخ تمام شده به مصرف کنندگان عرضه نماید و به این طریق, رفاه نسبی برای اعضاء خود از جهت هدف با هدفهایی که
موجب عضویت آنها در تعاونی شده است. فراهم آورد. اینها هدفهای اساسی است که. شرکتهای تعاونی موفق, در راه رسیدن
به آنهاء فعالیت خود را شروع نموده اندء و در این مسیر به نسبت میزان فعالیت و آشنایی با راه و رسم تعاونی و روش کار پیش
می روند. در کشور ما چون شرکت های تعاونی جوان هستند و آگاهی های مردم از مزایای شرکت تعاونی محدود است, آنچنان
که باید و شاید توفیقی نداشته اند. ولی چنانچه دولت به حمایت از تعاونی ها برخیزد و امر آموزش تعاونی را گسترش بیشتری
دهد. امیدواری بسباری وجود دارد که این تعاونی ها بتوانند خدمات بیشتر و مفیدتری را برای اعضاء خود انجام دهند و دست
واسطه ها را هر اندازه ممکن است در مورد خرید و فروش و تولید کالا های مورد نیاز مردم کوتاه کنند. تعاونی ها کمک میکنند
تا با حصول اطمینان از مشارکت وسیع مصرف کنندگان, سود بیشتری را به مخاطبین خود برسانند. تعاونی ها قدرت اقتصادی
را گسترش میدهند و رقابت را تشویق میکنند. و وسایل نغوذ به بازار را برای تولید کنندگان کوچک که کارتلهای قدرتمند
با شرکتهای عمده فروشی آنها را قربانی کرده اند, فراهم کنند. تعاونی ها جلوی واسطهها و صرافان را میگیرند. قیمتهای
نامناسب را تعدیل میکنند و دامنه رقابتی برای خدمات کالا را فراهم میکنند. اعضای تعاونی صاحب پیشه خود هستند. آنها
سرمایه گذاری می کنند, هیات مدیره را انتخاب میکنند و منافعی را از طربق دربافت خدمات بهتر و وامهای حمایتی کسب
میکنند. تعاونی ها به مردم می آموزند که باید در جریان زندگی سیاسی و اقتصادی قرار گیرند. تعاونی ها به مردم می آموزند
که. چگونه مسایل خود را به صورت دموکراتیک حل کنند. چگونه اقتصاد را از زنجیر غیربازار برهانند و چگونه اعضا بتوانند
مهارتشان را در کار آفرینی توسعه دهند. تعاونی ها اشخاص را با فرصت مشارکت در تصمیم گیری ها توانمند میسازند. و با
سلاح تغییرات موثر, اعضا راه حل هایی را برای نیازهای اقتصادی و اجتماعی پیدا میکنند. تعاونی ها راههای سازمان یافتهای
برای مردم کم در آمد فراهم می آورند. تا با دولت و ساختار اقتصادی قدرتمند ارتباط یابند.