چکیده:
پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل اشعار محمد علی بهمنی در چارچوب نظریه ی سبک شناسی ساختاری می پردازد. این رویکرد بر آن است که برای پرداختن به ویژگی های سبک شناسانه ی یک اثر، باید اجزای آن را در ارتباط با کل ساختار بررسی کرد. حال در پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و کتابخانه ای، پس از شرح نظریه ی سبک شناسی ساختارگرا و پیشینه ی مطالعاتی، به تحلیل ساختاری اشعار محمدعلی بهمنی از نظر انواع روش های برجسته سازی کلام می پردازیم. یافته های پژوهش حاکی از آن است که نحوه ی به کار گیری اصوات (واکه و همخوان) در گوش نوازی سروده های بهمنی تاثیر زیادی دارد. زبان سروده های او ساده و صمیمی و متاثر از عاطفه ی شاعر است.
خلاصه ماشینی:
خادمی (۱۳۹۴) در پایان نامه ی خود با عنوان «سبک شناسی لایه ای واژه های بومی در غزل های محمدعلی بهمنی با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی » که با راهنمایی دکتر نجمه دری انجام شد، با نگاهی زبان شناسانه درصدد برآمده اسث با توجه به واژه های بومی که شاعر بدان گرایش داشته ، به کشف و بررسی اندیشه و اهداف او بپردازد.
سالار وندیان (۱۳۶۲) در پایان نامه ی خود با عنوان «بررسی ساخث هنری و زبانی شعر محمدعلی بهمنی » که با راهنمایی دکتر فاطمه مدرسی انجام شد، چنین بیان می کند: شعر بهمنی از نظ ر زبانی به دلیل استفاده از واژگان کهن و ترکیبات محاوره و عامیانه در حد معمول، موجب سادگی وروانی و در نهایث نزدیک شدن به زبان مردم شده اسث و از نظ ر ادبی در تشبیه ها، استعارها و کنایه های شعری او نوآوری دیده می شود؛ به گونه ای که با درک اسنادهای مجازی بهمنی ، نوعی دگرگونی در زمینه ی هستی در ذهن مخاطب پدید می آید و در موسیقی گوشنواز از اشعار او سهم به سزایی دارد.
توازن واجی از نظ ر اینکه دارای ارزش موسیقایی باشد، به هفث گروه زیر تقسیم می شود (صفوی ، ۱۳۸۰، ج ۱: ۱۶۸۱۶۹): ١ـ تکرار همخوان آغازین شعر نیز مانند کاربردهای دیگر زبان بین واژه هایی که انتخاب می کند، تشابه و هم ارزی می آفریند.