چکیده:
داستان «کوش پیلدندان» در کوشنامه، از چند بخش مهم تشکیل شده است: داستان «کوش و دارنوش»، «آبتین و فرانک (فرارنگ)»، «کوش برادر ضحاک»، «نبردهای کوش در چین و ماچین و هند»، «نبردهای کوش در مغرب» و در پایان هم داستان «توبه کوش». از این بخشها، داستانهای «آبتین و فرانک»، «کوش برادر ضحاک» و داستان «نبردهای کوش پیلدندان در مغرب»، در متون نقالی بیشتر انعکاس یافته است. در این جستار، صرفا داستانهای «کوش، برادر ضحاک (یا نبیره ضحاک)»، و داستان «نبردهای کوش پیلدندان در مغرب»، در هشت متن نقالی بررسی میشود. در این متون چند نکته مهم وجود دارد. حدود روایت در این متون بدین صورت است که کوش بن کوش، نبیره ضحاک ـ که در مغرب حکومت میکند ـ بهدست یکی از افراد خاندان رستم کشته میشود و فرزندش کوش پیلدندان به انتقام خون پدر، با لشکر عادیان به نبرد خاندان رستم میرود و او نیز کشته میشود. این گزارش به این شکل در منظومه کوشنامه وجود ندارد و طی دگردیسیهایی که معمولا در متون نقالی پیش میآید، شکل گرفته است. بنابراین، مقاله حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانهای، میکوشد این موضوع را به روش قیاس بررسی و تحلیل کند. گفتنی است کوش با نامهای مختلفی همچون کوش، گوش، بوغ، نیساد، نیریز، قطران و همچنین، پیلدندان و بیلدندان در متون نقالی وارد شده است.
خلاصه ماشینی:
از اين بخش ها، داستان هاي «آبتين و فرانک »، «کوش برادر ضحاک » و داستان «نبردهاي کوش پيل دندان در مغرب »، در متون نقالي بيشتر انعکاس يافته است .
در متن شاهنامه و يا ملحقات شاهنامه ، رد چنداني از اين منظومه ديده نشده است ؛ اما در متون نقالي و طومارهاي شاهنامه ، در ذکر داستان هاي «آبتين (آتبين )»، در ذکر نبردهاي رستم و يا فرامرز و در دورة پادشاهي کيخسرو، اشاراتي به کوش پيل دندان شده است .
چند مقاله هم در معرفي و نقد اين اثر نوشته شده است (سليماني ، ١٣٧٨: ٣٠ - ٣١): مقالۀ «از ميراث ادب حماسي ايران » (آيدنلو، ١٣٨٥: ٢٠٥ - ٢٣٠) ـ که شامل معرفي و نقد اين اثر و پيشنهادهايي براي تصحيح متن است ـ و مقالۀ «يادداشتي بر اسطورة ضحاک (مطالعه اي تطبيقي ميان شاهنامه ، کوش نامه و گزيده اي از متون اسلامي )» ـ کـه يک بررسي تطبيقي از شخصيت ضحاک در شاهنامه و کوش نامه به دست مي دهد ـ (اکبرزاده ، 71 ١٣٩٤: ١ - ١٢).
در کتاب هايي هم که دربارة نقالي نوشته شد، هيچ اشاره اي به متن نقالي کوش نامه (يا گوش پيل دندان ) نشده است (رازي ، ١٣٩٠؛ نجم ، ١٣٩٠؛ نصري اشرفي ، ١٣٨٥)؛ اما اشاراتي به بخش هايي از داستان «کوش » در ميان متون نقالي وجود دارد.