چکیده:
زمینه: پژوهش حاضر ملاحظات اخلاقی در منشور حقوق بشر را در ارتباط با مفاهیم عدالت و آزادی از دیدگاه رئالیسم و لیبرالیسم بررسی می نماید. از دیرباز دستیابی به عدالت و آزادی و تعیین حدود آنها از مهمترین دغدغه های فکری و اخلاقی بشر بوده است؛ لیکن پس از جنگ جهانی دوم توجه دولت ها و ملت ها به حقوق بشر و در پی آن پرداختن به مسائل مهمی مانند عدالت و آزادی در افکار اندیشمندان اهمیت ویژه ای پیدا کرد. پرسش پژوهش حاضر بر این محور استوار است که آیا دیدگاه های اخلاقی دو مکتب رئالیسم و لیبرالیسم بر تنظیم و برقراری مفاهیم عدالت و آزادی در منشور حقوق بشر همراه با ملاحظات اخلاقی بوده است؟ فرضیه پژوهش بر این است که دو مفهوم عدالت و آزادی در منشور حقوق بشر برگرفته ازآراء اندیشمندان دو مکتب لیبرالیسم و رئالیسم است. این نوشتار بر آن است که با طرح دیدگاه های دو مکتب مذکور، خاستگاه مفاهیم عدالت و آزادی در منشور حقوق بشر را تحلیل نماید. روش جمع آوری اطلاعات در این پژوهش، کتابخانه ای و بررسی اطلاعات به شیوه توصیفی - تحلیلی بوده است.
نتیجه گیری:حقوق بشر بین الملل جزئی از نظام های بین المللی است. حقوق بشر از زمان تصویب آن در سازمان ملل تحولات گوناگونی را پشت سر گذاشته است. لیبرالیسم در واقع یکی از حامیان سرسخت حقوق بشر در میان مکاتب مختلف در تئوری روابط بین الملل است. لیبرال ها حامی مفاهیم آزادی، برابری و فردیت و عقلانیت هستند و انسان را محور توجه قرار می دهند. برای لیبرال ها رفتار مهم تر از گفتار است و باید امیال واقعی انسان ها مورد احترام قرار گیرد. برای لیبرال ها تعهد به آزادی و برابری از مهم ترین ارزش هاست.