چکیده:
پدیده توهم مالی همواره در ادبیات مالیه عمومی مورد توجه بوده است. توهم مالی مفهومی است که در آن درک نادرست پارامترهای کلیدی مالی، به طور قابل توجهی موجب اخلال در انتخابهای مالی رای دهندگان و برآورد بیش از حد و کمتر از حد مخارج و بدهیهای مالیاتی میشود که منجر به سوگیری در تصمیمگیری بودجهای در تمام سطوح دولت خواهد شد. پژوهش حاضر تحلیلی تجربی در تببین توهم مالی را در اقتصاد ایران با استفاده از شاخصهای پنجگانه توهم مالی ارائه میدهد. بر اساس این، از دادههای ماهانه سالهای 1396-1380 و رهیافت خودتوضیحی با وقفههای توزیعی خطی و غیرخطی استفاده میشود. در مجموع، نتایج حاکی از آن است که رهیافت غیرخطی میتواند تبیینی بهتر از وجود توهم مالی در اقتصاد ایران نسبت به رهیافت خطی ارائه دهد، به نحوی که عمدتا ضمن تایید وجود نامتقارنی در اثرگذاری شاخصهای تبیینکننده توهم مالی، بر این مسئله تاکید مینماید که توهم مالی به هنگام روند افزایشی یا روند کاهشی در معیارهای مورد نظر وجود دارد، به نحوی که توهم مالی بر مبنای تجزیه مثبت از معیار توهم کسری، تجزیه منفی معیار اول از توهم کشش (روند کاهشی در نسبت مالیات بر درآمد به کل درآمدهای دولت)، تجزیه منفی معیار پیچیدگی مالیاتی، تجزیه منفی معیار توهم بدهی، تجزیه مثبت و منفی معیار دوم از توهم کشش (نسبت مالیات غیرمستقیم به مالیات مستقیم) تایید میشوند. همچنین، نتایج برای نرخ ارز حقیقی در برآورد غیرخطی نشان میدهد که این عامل با اثرگذاری نامتقارن همراه است. از این رو، در کوتاهمدت اقتصاد ایران، با کاهش نرخ ارز حقیقی، مخارج حقیقی دولت افزایش مییابد.
خلاصه ماشینی:
جدول 1: توصیف آماری نامتقارنی در رابطه شاخصهای تبیینکننده توهم مالی در اقتصاد ایران (به تصویر صفحه مراجعه شود) منبع: محاسبههای پژوهش معیار دوم از توهم کشش (): به هنگامی که به میزان یکدرصد افزایش یافته است، مخارج دولت در 5/50 درصد موارد بهطور متوسط به میزان 21/1 درصد افزایش؛ و در 5/49 درصد موارد بهطور متوسط به میزان 06/1 درصد کاهش یافته است.
همچنین، افزایش سهم مالیات در درآمدهای دولت بر رشد مخارج عمومی در اقتصاد ایران اثر مثبت ندارد، زیرا بخش بزرگی از رشد مخارج عمومی از مسیر درآمدهای نفتی توضیح داده میشود که این امر نشاندهنده توهم مالی مودیان مالیاتی رایدهنده است.
جدول 13: نتایج برآورد متقارن در کوتاهمدت و بلندمدت: معیار دوم از توهم کشش (به تصویر صفحه مراجعه شود) مطابق با جدول (13)، ضرایب برآوردی کوتاهمدت نشان میدهد که معیار دوم از توهم کشش، یعنی نسبت مالیات غیرمستقیم به مستقیم، در دوره جاری و وقفههای چهارم و پنجم اثر مثبت و در وقفههای اول و سوم اثر منفی بر مخارج دولت دارد.
در برآورد خطی در کوتاهمدت و بلندمدت معیار اول توهم کشش (نسبت مالیات بر درآمد به کل درآمدهای دولت) و معیار پیچیدگی (شاخص هرفیندال) به ترتیب با اثر منفی و مثبت بر مخارج دولت اثرگذار است و وجود توهم مالی در باب این دو معیار تایید میشود.
Explaining Fiscal Illusion in Iranian Economy Emphasizing the Five-Dimensional Indicators and the NARDL Approach Shahryar Zaroki<FootNote No="54" Text=" Assistant Professor of Economics( University of Mazandaran( sh.