چکیده:
تربیت اخلاقی، نیازمند اصولی است که میتوان با تکیه بر آنها، روشهای تربیت را طراحی کرد و با آن روشها به تربیت پرداخت. اصول تربیت در علم اخلاق اسلامی نیز وجود دارد، ولی تحت عنوان اصول تربیتی مطرح نشده است. هدف پژوهش حاضر این است که اصول تربیت موردنظر در اخلاق اسلامی مورد بررسی قرار گیرد، تا مربیان تربیت اخلاقی با آگاهی از این اصول، بتوانند تسلط بیشتری بر راهکارهای تربیتی پیدا کنند. بنابراین، در این پژوهش به روش تحلیلی ـ توصیفی با بررسی منابع اخلاق اسلامی، مجموعهای از اصول تربیت که نقش بیشتری در موضوع تربیت دارند، استنتاج و استخراج شده است. غالب اصول تربیت، محصول بررسی مبادی انسانشناسی تربیت است که در منابع فلسفة اخلاق مورد توجه قرار گرفته است. بر مبنای انسانشناسی دینی، خلقت ابتدایی (فطرت) بر پایه خوبیها بنا نهاده شده، و این خود در تربیت، دلالتهایی به همراه دارد و بررسی قوای نفس و ویژگیهای آن و عوامل موثر در عملکرد آنها مبتنی بر اصولی است که میتواند نگاه مربیان را در امر تربیت، تصحیح کند.تربیت اخلاقی، نیازمند اصولی است که میتوان با تکیه بر آنها، روشهای تربیت را طراحی کرد و با آن روشها به تربیت پرداخت. اصول تربیت در علم اخلاق اسلامی نیز وجود دارد، ولی تحت عنوان اصول تربیتی مطرح نشده است. هدف پژوهش حاضر این است که اصول تربیت موردنظر در اخلاق اسلامی مورد بررسی قرار گیرد، تا مربیان تربیت اخلاقی با آگاهی از این اصول، بتوانند تسلط بیشتری بر راهکارهای تربیتی پیدا کنند. بنابراین، در این پژوهش به روش تحلیلی ـ توصیفی با بررسی منابع اخلاق اسلامی، مجموعهای از اصول تربیت که نقش بیشتری در موضوع تربیت دارند، استنتاج و استخراج شده است. غالب اصول تربیت، محصول بررسی مبادی انسانشناسی تربیت است که در منابع فلسفة اخلاق مورد توجه قرار گرفته است. بر مبنای انسانشناسی دینی، خلقت ابتدایی (فطرت) بر پایه خوبیها بنا نهاده شده، و این خود در تربیت، دلالتهایی به همراه دارد و بررسی قوای نفس و ویژگیهای آن و عوامل موثر در عملکرد آنها مبتنی بر اصولی است که میتواند نگاه مربیان را در امر تربیت، تصحیح کند.
خلاصه ماشینی:
اصل تدریجی بودن تغییرات اخلاق بنا بر حرکت جوهری، همه موجودات مادی دارای حقیقتی سیالاند، و پیوسته درحال نوشدن هستند؛ پس نفس که از طریق بدن مادی استکمال پیدا میکند، دارای وجودی تدریجی خواهد بود؛ یعنی انسان پیوسته در سیر تدریجی از قوه به فعل قراردارد و شاکله انسانی بهتدریج شکل میگیرد؛ بدین معنا که رفتار بیرونی و افکار درونی در فعل و انفعالات خود به تدریج ملکات متناسب به وجود میآورند؛ لذا باید برای تربیت، فرایندی تدریجی در نظر گرفتهشود، و در مراحل مختلف اجرا گردد (گروهی از نویسندگان، 1383، ص 132ـ133؛ قمی و دیگران، 1387، ص 104ـ106).
در این پژوهش، مجموعهای از اصول تربیت انسان که در علم اخلاق اسلامی، مورد تأکید قرار گرفته است، استخراج شده که برخی از آنها مثل: «اصل تغییرپذیری خلق انسان»، یک اصل موضوعی است که نیاز به استدلال بیشتر برای اثبات آن نیست.