چکیده:
بیداری و آگاهی فرهنگی کشورها، موضوع اعاده اموال فرهنگی را به گونه فزایندهای مورد توجه قرار داده است. این مهم در حالیست که با توسعه تدریجی حقوق بینالملل و تبدیل شدن حقوق بشر به یکی از معیارهای سنجش عملکرد دولتها، اصول و تقسیمبندیهای پیشین دستخوش دگرگونیهایی شده و مبانی جدیدی، توجیه کننده دعاوی مرتبط با اعاده شده است. در پرتو این چنین تغییراتی بازیگران دیگری چون جوامع بومی پا به عرصه وجود نهاده و در کنار انواع قدیمی به ایفای نقش میپردازند تا این گونه تنوع فرهنگی تداوم یابد.
خلاصه ماشینی:
در این نوشتار برای رسیدن به مطالب مورد نظر برآنیم که ، در ابتدا به بررسی مفـاهیم ضـروری بپردازیم و پس از آن مبانی جدید و قدیمی توجیه کننده امکان اعاده اشیاء فرهنگی را مـورد اشـاره قرار دهیم و در نهایت نگاهی اجمالی به چگونگی حق مورد بحـث در خـصوص افـراد بـومی کـه نتیجه مسلم تأثیر حقوق بشر بر حقوق بین الملل اسـت ، مطـرح مـی گـردد تـا مـشخص شـود کـه جمعیت های محدود چگونه بر فرهنگ تأثیر می گذارند.
این مسأله در حالیست که اولـین گـام در راستای پیدایش حقوق فردی تعدیل موضوعات مربوط به حاکمیت دولت هاست ؛ امـا بیـشتر اسـناد موجود به خصوص آن هایی که به حقوق جنگ مربـوط مـی شـوند ماننـد «کنوانـسیون ١٩٥٤ لاهـه حمایت از امال فرهنگی در برابر جنگ » عمده توجه خود را بر حمایت ملی از آثـار فرهنگـی قـرار داده و تنها به مطرح ساختن همکاری های بین المللی بسنده کرده اند و در این میان حق افراد بر آثـار ١٩.
در این میان بسیاری از نهادهای بین المللی از جمله مجمع عمومی سازمان ملل و دیوان بـین المللـی دادگـستری توجه به اجرا شدن حقوق مورد بحث را در زمان جنگ مورد تأکید ویژه ای قرار داده اند و اهمیـت موضـوع بـه حـدی است که شورای حقوق بشر در سال ٢٠٠٧ حمایت از حقوق و میراث فرهنگی را از طریـق اسـناد موجـود در حقـوق بشر و حقوق بشردوستانه ، مجددا مطرح ساخت .
Heritage and Cultural Rights: International Standards, Northen Ireland Assembly, research Paper, حمایت از این شاخه بر اساس حقوق بین الملل و یا حقوق اقلیت هـا توجـه لازم را مبـذول نمـاییم هرچند که دسته اخیر کمکی در حل معمای جمعی بودن حقوق نمی کند.