چکیده:
سرنوشت مشترکی که دست تقدیر برای دو شاعر نامدار عرب¬زبان و ایرانی¬تبار به یادگار برای نسل¬های بعدی جامعة بشری نوشت، زندان¬سروده¬هایی را پدید آورده است که با آنکه حدود یک قرن بین بازة زندگی و مرگ آن دو فاصله است، می¬توان به دیدار موضوع-های مشترک فراوانی بین دیوان¬های ابوفراس حمدانی و مسعود سعد سلمان نشست، که لذّت خوانش و پایاپا بودن اندیشه و احساس دو شاعر دور از هم، امّا دارای درد مشترک را با گوارایی به روح و جان خواننده ¬نشاند.
این مقاله، جدای از آنکه به دنبال اشتراک¬های مفهومی و حسّی برآمده از اندیشه این دو شاعر است، حوادث زندگی، وجوه شخصیّتی و هنر شعری این دو شاعر را نیز به سنجه آورده و با یک جدول مقایسه¬ای ارزیابی و جمع¬بندی کرده است.
خلاصه ماشینی:
واکاوی اشعار «رومیات» ابوفراس حمدانی و «حبسیات» مسعود سعد سلمان، در چارچوب علم ادبیات تطبیقی، این فرصت را به خواننده میدهد تا از دو زاویه، به دیدار مفاهیم پایاپایی چشم بدوزد که برخاسته از راز و نیاز و آگاهی و ناخودآگاهی دو انسان از دو فرهنگ مختلف است؛ دو شاعر که هر دو یک حرف دارند و آن از دردی مشترک جوشیده است: حدیث رنج و فراق، غربت و تنهایی، و عشق و آزادی.
ابوفراس در گفتگویی که با کبوتر نوحهگر دارد، خود را با رنج اسیری و غم دوری از دیار به گریستن سزاوارتر از او میداند، اما از گریستن خودداری میکند: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} مسعود نیز چنین است؛ همت او چون باز و کبرش به مانند پلنگ است و جایگاهش سترگی کوه: 4.
خویشتنستایی و حماسهسرایی شاعر عرب پیوسته به جنگ با رومیان و تبار و قبیلهاش افتخار میکند: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} خویشتنستایی و حماسهسرایی نیز در اشعار مسعود سعد چندگانه است.
(الدویهی، 1994: 161 و 162) همچنین در رثای فرزند از دست رفته نیز فقط بدین دو بیتی اکتفا کرده است: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} مسعود نیز در اوج غم و اندوه و تلخترین لحظههای عمر خویش، یعنی هنگامی که پدر و فرزندش دنیا را وداع گفتهاند، در زندان است، اما این شاعر نیز زبانش به مرثیههای طولانی نچرخیده و در رثای عزیزدردانة خود به چند رباعی، قانع گشته که به یک نمونه اشاره میشود: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} 12.