چکیده:
هیوم در ارائة رای خود دربارة منشا باور دینی، از معرفت¬شناسی تجربه¬گرایانه¬اش بهره میبرد؛ اما پارهای تعارضات درونی آن را نحیف می¬کند و نظریة طبیعت¬گرایانة هیوم دربارة خاستگاه دین را از انسجام و استحکام تهی می¬سازد. بر این اساس، در این جستار ابتدا رای هیوم دربارة منشا دین بیان میشود و پس از بررسی میزان تاثیر معرفت¬شناسی هیوم بر گزارة فلسفة دینی او، نقدهایی بر هیوم وارد می¬کنیم که بهطورعمده بر ناسازواری این گزارة فلسفه دینی هیوم با آرای معرفت¬شناختی او متمرکز است. پس از مشخص شدن تاثیر حداکثری معرفتشناسی هیوم بر نظر او در مورد منشا دین، این نتیجه به دست آمد که اولا بهترین نقدها بر نظر هیوم دربارة منشا دین، نقدهایی هستند که عمدتا بر مبانی معرفتشناختی او متمرکز شده است؛ ثانیا رای هیوم در این مورد استحکام لازم را نداشته است و در این میان، نداشتن انسجام درونی، نقش عمده¬ای در تضعیف نظریة هیوم دارد.
خلاصه ماشینی:
2. همنشینی شر با «لکم» آیا «شر» هویتی مطلق دارد یا امری نسبی است؟ به بیان دیگر، آیا شربودن رخدادها ذاتی آنها بوده و تنها با درنظرگرفتن ذات آنها حکم به شربودن یا خیربودن آنها میشود یا خیر و شر بدون پدیده¬ها، بستگی به امر دیگری دارد؟ شهید مطهری بدی¬های عالم را به دو دسته تقسیم میکند؛ دسته¬ای از آنها ذاتا امور وجودی هستند و ذاتشان برای حکمکردن دربارة هویت¬شان کافی است.
قرآن واژة «خیر» و «شر» را با کلمة «لکم» همنشین می¬نماید «لا تحسبوه شرا لکم بل هو خیر لکم: گمان نکنید این ماجرا برای شما بد است، بلکه خیر شما در آن است» (نور: 11).
اگرچه انواع ویرانی¬ها، فقرها و جداییها ثمرات حتمی مبارزه و مقاتله به شمار می¬آید، اما این تمام نتیجه یک جنگ نیست؛ در سایة مشقت همین ویرانی¬ها و خرابی¬ها به سربلندی و عزتی همگانی می¬توان دست یافت که جز با عبور از دهلیز مشقات امکانپذیر نیست؛ بنابراین قرآن علی¬رغم توجه به دشواری¬های جهاد، آن را در برخی موارد بر مسلمانان واجب کرده است و می¬فرماید: «کتب علیکم القتال وهو کره لکم وعسی أن تکرهوا شیئا وهو خیر لکم: جهاد در راه خدا، بر شما مقرر شد، درحالیکه برایتان ناخوشایند است.
در سورة انسان، ضمن معرفی خداوند به عنوان رهیافتی مطمئن در برابر شرور، واژة «ذلک¬ الیوم» نیز با شر همنشین می¬شود؛ بنابراین منظور از شر، در این سوره «شر» اخروی است «فوقاهم الله شر ذلک الیوم» (انسان: 11)، اما آیة سورة فلق تنها خداوند را پناهگاه و رهیافتی برای وجود شر معرفی می¬کند و به جنس و مکان شر نگاه عامی دارد.