چکیده:
فلاسفه اغلب علیت را در امور وجودی جاری دانسته و به کارگیری آن در سایر موارد، از جمله امور عدمی را مَجاز تلقی کردهاند. همچنین ایشان علت نامیدنِ علت اعدادی را مسامحه خوانده و عرفی دانستهاند. اما علیت حقیقتی نفسالامری و عام دارد؛ به نحوی که میتوان آن را به خارجی و تحلیلی تقسیم کرده و بدون هیچ مجازی، در امور وجودی، عدمی و حتی در میان امور اعتباری جاری دانست.<br /> اقوال مختلفی ـ از انکار علیت تا پذیرش آن نسبت به هر موجودی ـ در باب علیت موجود است. اما دیدگاه درست در میان موجودات، تنها نیازمندی موجودات محدود و ضعیف به علت است. در بحث ملاک نیازمندی به علت نیز، اگر علیت را منحصر در موجودات نماییم، ملاک همان محدودیت و ضعف وجودی است و اگر آن را عام در نظر بگیریم، باید امکان معنایی را ملاک نیازمندی به علت بدانیم. دیدگاه اخیر متعلق به جناب استاد فیاضی دام ظله العالی است.<br />
خلاصه ماشینی:
نکته دوم: این نکته در تبیین قيدهاي معناي عليت است؛ اینکه آيا اين قيود حقيقتاً در معناي عليت مأخوذند؟ آيا درست نيست عليت را به صورت خالص معنا کرده و قيود فوق را تنها جهت وضع اصطلاحاتي خاص تلقي نماييم؟ به نظر ميرسد ميتوان و بلکه لازم است عليت را خالص معنا کرده و قيدهای مذکور را در حد اصطلاح بدانيم؛ چراکه: یک) در هر وضعي، لفظ بر ذات معنا وضع ميشود و لواحق آن يا ويژگيهاي مصداق در موضوعٌ له لحاظ نميگردد؛ همان چیزی که جناب صدرالمتالهين و ديگران معتقد بوده و گفتهاند: «الفاظ بر ارواح معاني وضع ميشوند» (شيرازی، ۱۳۶۱، ج۴، ص۱۵۰-۱۵۱؛ شيواپور، کاملان، ۱۳۹۰، ص۸۳-۱۰۲).
نکته نهايی اينکه عدم پذيرش تحليل فوق منجر به نفی معنای عام عليت شده و باعث میشود موارد زيادی از مصاديق علت و معلول از دايره عليت خارج شوند، درحالیکه جايگزين مناسبی برای آن وجود ندارد؛ مثلاً اگر بخواهيم عليت اعدادی را عليت ندانيم، تمام روابط علی و معلولی عالم ماده که از سنخ اعدادی هستند زير سؤال خواهد رفت.
اما با این وصف، در این مقاله از بررسی تفصيلی اين دو ديدگاه صرفنظر کرده و تنها به بررسی ساير ديدگاهها میپردازيم؛ زیرا: اولاً بر اساس مبانی فلسفه اسلامی، عليت امری شهودی و عقلی است و اساساً حس و علم (تجربی) بهصورت تخصصی نمیتواند درباره آن نظر دهد.
با توجه به نکته فوق و اشکالاتی که استاد فياضی به ديدگاههای ديگر وارد دانستهاند و معتقدند که ملاک نيازمندی به علت، امکان معنايی است، منظور از امکان معنايی اين است که هر معنايی که ممکن باشد، نيازمند علت است و معنا اعم از وجود، ماهيت و عدم است.