چکیده:
این مقاله به بررسی رابطه ابعاد فرهنگی هافستد با شکل گیری شبکه های خط مشی در نظام آموزش عمومی کارآفرینی ایران پرداخته است. از نظر هدف، توسعه ای وکاربردی است که به روش کتابخانه ای و پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش اساتید دانشگاهها وکارشناسان اداری نظام آموزش عمومی کارآفرینی کشور می باشد؛ با توجه به حجم بالای جامعه آماری و عدم دسترسی به آمار آن، حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای به تعداد 837 نفر انتخاب گردیده است. داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه سنجش نگرش های فرهنگی هافستد و پرسشنامه محقق ساخته شبکه های خط مشی جمع آوری شده است. روایی محتوایی پرسشنامه های مذکور به ترتیب 92/0 و 90/0 و پایایی آن به روش آلفای کرونباخ به ترتیب 848/ و 825/ محاسبه گردیده است. تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی با کمک نرم افزار SPSS انجام شده است نتایج این پژوهش نشان می دهد که بین خصوصیات فرهنگی جمع گرایی، فاصله کم قدرت، عدم اجتناب از پدیده عدم اطمینان و زن سالاری و شکل گیری شبکه های خط مشی در نظام آموزش عمومی کارآفرینی ایران رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد.
خلاصه ماشینی:
تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی با کمک نرم افزار SPSS انجام شده است نتایج این پژوهش نشان می دهد که بین خصوصیات فرهنگی جمع گرایی، فاصله کم قدرت ، عدم اجتناب از پدیده عدم اطمینان و زن سالاری و شکل گیری شبکه های خط مشی در نظام آموزش عمومی کارآفرینی ایران رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد.
همان گونه که در ردیف ١جدول (١) مشاهده میشود، با توجه به این که P- مقدار آزمون (٠/٠٠٠) کوچک تر از سطح معنیداری (٠/٠٥) است ، لذا فرض صفر تایید میشود و میتوان گفت که بین بعد فرهنگی جمع گرایی و شکل گیری شبکه های خط مشی در نظام آموزش عمومی کارآفرینی ایران رابطه معنی داری وجود دارد.
همان گونه که در ردیف ٣ جدول (١) مشاهده میشود، با توجه به این که P- مقدار آزمون ها (٠/٠٠٠) کوچک تر از سطح معنیداری (٠/٠٥) است ، لذا فرض صفر تایید میشود و میتوان گفت که بین بعد فرهنگی عدم اجتناب از پدیده عدم اطمینان و شکل گیری شبکه های خط مشی در نظام آموزش عمومی کارآفرینی ایران رابطه معنی داری وجود دارد.
لذا با توجه به یافته های حاصل از آزمون فرضیه اول این پژوهش می توان استنباط کرد که رابطه مثبت و معنیداری بین بعد فرهنگی جمع گرایی و شکل گیری شبکه های خط مشی در نظام آموزش عمومی کارآفرینی ایران وجود دارد.
با توجه به نتایج حاصله از آزمون فرضیه سوم این پژوهش میتوان پذیرفت که بین بعد فرهنگی عدم اجتناب از پدیده عدم اطمینان و شکل گیری شبکه های خط مشی در نظام آموزش عمومی کارآفرینی ایران رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.