چکیده:
برقراری موازنه میان بهرهبرداری از امکانات جهانی شدن برای توسعه، در شرایطی که جهانی شدن پارادایم حاکم بر توسعه است ازیکسو و حفظ ساحت و مواضع انقلابی جمهوری اسلامی ایران در سیاست خارجی، از مشکلات عمده در تحقق توسعه کشور است. ازاینرو، یکی از سوالات در این زمینه آن است که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران باید از چه الگویی پیروی کند که در عین حفظ هویت اسلامی و انقلابی جمهوری اسلامی، عامل و مسهلی برای بهرهبرداری از امکانات نظام بینالملل برای توسعه کشور باشد. کلید حل معمای دوگانه توسعهگرایی و انقلابیگری در سیاست خارجی، به میزان نقشی بستگی دارد که برای سیاست خارجی بهطور اعم و فرصتهای جهانی شدن بهطور اخص در توسعه قائل میشویم. مقاله حاضر به شیوه توصیفی و تحلیلی انجام شده و هدف از آن، ارائه مدلی برای حل دوگانه انقلابیگری و توسعهگرایی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است. نتایج حاصل از آن نشان داد که سیاست خارجی در ماتریس توسعه کشور، شرط لازم نیست، بلکه عمده راهحل برای توسعه، روی آوردن به درون، درونزایی و شکوفایی استعدادها و ظرفیتهای داخلی است و در این میان، سیاست خارجی به عنوان کاتالیزور، باید دروازه امکانات خارجی برای تقویت رشد و توسعه ظرفیتهای داخلی را فراختر کند. در این صورت، تداوم کنشهای انقلابی در سیاست خارجی با موانع کمتری روبهرو خواهد بود.
خلاصه ماشینی:
بنابراين ، با مفروض دانستن تقدم توسعه گرايي در داخـل و گريزناپـذير بـودن ارتبـاط بـا دنياي توسعه يافته و ضرورت تعامل گرايي سازنده در سياست خارجي، مسئله اين است کـه رسالت سياست خارجي براي بهرهبرداري از امکانات جهاني شدن چگونه بايد تعريف شود و بايد از چه الگويي پيروي کند تا علاوه بر پاسخ گويي به ملزومات توسعۀ کشور، مجبور به تغيير رفتار درقبال نظام بين الملل نباشد و مغايرتي با جهت گيـريهـاي انقلابـي جمهـوري اسلامي در نظام بين الملل نداشته باشد.
بـه عبـارتديگـر، اگرچـه جهـاني شـدن حـاوي مجموعه فرصت هاي بالقوه است ، تنها کشورهايي ميتوانند از اين فرصت ها بهـرٔە بيـشتري ببرند که در درون از استحکام برخوردار باشند؛ يعني در شرايط کنوني، پايه اصـلي حرکـت به سوي وضع مطلوب و توفيق در حل مشکلات براي هر کشوري بيش از آنکه بر استفاده از ظرفيت ها و امکانات خارجي مبتني باشد، بر همبستگي و استحکام دروني و تمرکز انـرژي در داخل کشور بنا نهاده شده است و حتي شرط توفيق در استفاده از امکانات و راهکارهاي خارجي نيز به ميزان انسجام و استحکام دروني کـشور بـستگي دارد و ايـن يعنـي توسـعه و پيشرفت کشور، به طورکلي امري داخلي است (خامنه اي، ١٣٩٢: ٦ شهريور).
براين اساس، جمهوري اسلامي ايـران با مبنا قرار دادن روايت دگرگونيگرايان از جهاني شدن، به منظور بهرهبرداري از فرصت هـاي اين فرايند و مصون ماندن از تهديدهاي آن، با راهبـرد درونزايـي و بـروننگـري، بـه معنـاي اولويت قائل شدن براي ظرفيت هاي داخلي و بهرهگيري از امکانات خارجي بـراي تقويـت اين ظرفيت ها و نه به عنوان بديل آنها، ميتواند توسعه گرا باشد.