چکیده:
چنانکه اصول اخلاقی افعالِ ما را هنجارگذاری نموده، آنها را به درست(correct)و نادرست(incorrect)تقسیم مینمایند، اصول و قوانینِ منطق نیز بر اساسِ نظریۀ هنجارمندیِ منطق (normativity of logic)تفکر و استدلالاتِ معمول در زبانِ روزمره را هنجارگذاری مینمایند. صورتبندیهای گوناگونی از این نظریه در متون فلسفی وجود دارد که محل بحث و منازعاتِ گستردهای در متون فلسفی از چند دهۀ گذشته تا حال حاظر بودهاند. در مقاله پیش رو صورتبندیهای مذکور را با تکیه بر انتقاداتِ مشهورِ گیلبرت هارمنعلیهِ تز هنجارمندی منطق، به بحث و بررسی خواهیم گذاشت. راهبردِ کلیِ هارمن برای نقدِ هنجارمندیِ منطق، تلاش برایِ توجیه این مدعاست که هیچ صورتبندیِ معقولی از هنجارمندیِ منطق نمیتوان ارائه نمود. ما نیز پس از بررسی استدلالاتِ هارمن، استدلال خواهیم نمود که میتوان صورتبندی قابل قبولی از این تز ارائه داد به طوری که نقدهایِ هارمن بر آن کارگر نیفتد. در گام آخر نیز تبیینی از چرایی هنجارمندیِ منطق بر اساسِ معنا و مفهومِ باور ارائه خواهیم نمود. بدین منظور ابتدا نظریۀ مهمی در موردِ مفهومِ باور که در متون فلسفی به نظریۀ هنجارمندی باور (normativity of belief) مشهور است را تشریح و سپس استدلال میکنیم که نظریه مذکور مستلزمِ هنجارمندیِ منطق است.
خلاصه ماشینی:
این دو صورتبندی کلاسیک عبارتاند از: (N1): برای هر شخص S و هر گزارۀ p: اگر p پیامد منطقی باورهای S باشد، آنگاه شخص باید به p نیز باور داشته باشد (هنجار مراعات پیامد منطقی).
4. ارائۀ صورتبندی جدید از نظریۀ هنجارمندی منطق برای مصونیت از انتقادات هارمن در بخش قبل توضیح دادیم که اشکال عمدۀ هنجارهای N1 و همچنین بستار منطقی این بود که بیش از حد سختگیرانهاند، یعنی ما را ملزم به انجام کاری میکنند که از حد توان ما خارج است.
دامنۀ «باید» در این هنجار کوتاه (narrow) است و این نکته را بهخوبی میتوان با افزودن پرانتزدر صورتبندی N1 نشان داد: (N1): اگر باورهای شخص منطقا مستلزم p باشد، آنگاه شخص باید (به P باور داشته باشد).
این نسخۀ جدید را N1* مینامیم و نشان میدهیم اگرچه N1* واجد الزامات هنجارین متفاوت با N1 است، الزامات هنجارین یکسانی با هنجار بستار منطقی دارد: (N1*): شخص باید (اگر باورهای وی منطقا مستلزم p باشد، آنگاه به P نیز باور داشته باشد).
برای صادقبودن شرطی مذکور شخص باید بهلحاظ معرفتشناختی بهشکلی رفتار کند که تالی شرطی صادق باشد؛ یعنی منکر استلزامات منطقی باورهای خود (یعنی P) نباشد؛ یااینکه مقدم شرطی کاذب باشد، یعنی باور (یا باورهایی) را از شبکۀ باور خود کنار بگذارد، بهطوریکه شبکۀ باور وی دیگر مستلزم P نباشد.
نکتۀ مهم اما آن است که هنجار DIS-N1* برخلاف هنجار بستار منطقی منجر به این الزام بیشازحد سختگیرانه نمیشود که شخص باید یا به تمام این بینهایت گزاره باور داشته باشد یا باوری را که مستلزم باورهای مذکور است، یعنی این باور صادق که منظومۀ شمسی دارای یک خورشید است، از شبکۀ باور کنار بگذارد.