چکیده:
هدف این پژوهش اولاً بیان ادلة ضرورت طراحی نظام اخلاقی قرآن و ثانیاً پیشنهاد یک نظام جدید برای آموزههای اخلاقی قرآن در ساختاری نظاممند و جامع است. بدین منظور، با توجه به آثار و نتایج نظاممندی آیات اخلاقی قرآن، در این پژوهه با استفاده از روش توصیفیـتحلیلی، به ادلة هجدهگانه برای اثبات ضرورت طراحی نظام اخلاقی قرآن استناد میشود. بر این اساس، از یک سو، صفات خدا و ویژگیهای اسلام آورده میشود که مقتضی طراحی نظام اخلاقی است؛ و از سوی دیگر، تأثیرات و فوایدی ذکر میشود که در طراحی یک نظام اخلاقی برای خود قرآن، اخلاق، انسان و حیات فردی و اجتماعی او به بار میآید. طراحی یک نظام به معنای سیستم، کمبودهای پژوهشی در این زمینه را نیز جبران میکند. در ادامه با معرفی نظامهای مختلفِ مبتنی بر نظامِ «لفظی»، «معنایی»، «صفات»، «روابط» و «مراحل» اخلاق و نیز نظام مبتنی بر «سیستم» ـ که هر کدام به شکلی به نظاممند کردن آموزههای اخلاقی پرداختهاند ـ مدلی جدید و کلاننگر برای نظام اخلاقی قرآن پیشنهاد میشود. برآیند این تحقیق، ارائۀ یک ساختار هرمیشکل و چهاربعدی از نظام اخلاقی قرآن است.
خلاصه ماشینی:
آن گاه با مروري بر آثـار متعـددي کـه بـه اخلاق قرآني پرداخته اند، شيوه هاي مختلف آن ها در نظام مند کـردن آيـات قـرآن گـزارش و بررسي شده و در پايان با توجه به اين که به نگاه جامع و سيستمي بـه اخـلاق قرآنـي، کمتـر توجه شده ، براي معرفي «ساختار» نظام اخلاقي قرآن شـيوه اي پيشـنهاد شـده اسـت کـه بـا برخورداري از جامعيت و کل نگري بيشتر، با نظام به معناي سيستم نيز سازگارتر است .
نويسنده ابتـدا به پيشينۀ نگاه سيستمي به اخلاق اشاره دارد و در آن ، نخسـت نظـام اخلاقـي يونـاني را کـه مبتني بر تقسيم بندي قواي نفس آدمي است و رويکردي غيرديني به آموزه هاي اخلاقي دارد، بررسي و نقد ميکند؛ سپس به بررسي مدل هايي که بـه نظـام وارگي معـارف اخلاقـي قـرآن توجه داشته اند، ميپردازد و در آن دو ديدگاه را به اختصار نقل و نقد ميکنـد: يکـي ديـدگاه علامه طباطبايي است که معارف قرآن را در هشت محور دسته بندي کرده و ديگـري ديـدگاه مشهوري است که نظام سازي مجموع آيات اخلاقي قرآن را با لحاظ طرف هاي روابط انسـان (خدا، خود، مردم و جهان هستي)، در چهار بخش و محور سامان پذير ميداند.