چکیده:
متون حکمی کهن ایران جهان بینیای را ترسیم میکند که در آن راستی و نیکی در پندار و گفتار و کردار، خردورزانه، و جهان عرضة نبرد با ناراستی و بدی تلقی میگردد.از اینرو این حکمت انسانهایی را میپروراند که با پیروی از نظام اخلاقی جوانمردانه و پهلوانانه سعی در بهبود اوضاع جهان و زندگی خود دارند. در این مقاله کوشش بر این است تا به کمک شواهد تاریخی و ادبی قبل و پس از اسلام حضور و نفوذ این حکمت و ارتباط آن با نظام اخلاقی جوانمردی (آیین جوانمردی) روشن شود.
Iranian ancient wisdom ( Hikmat) literature , mostly appearing in Avesta and some of Andarz-namehs, represents a Weltanschaung which encourages righteousness and goodness in thought, speech and conduct and also depicts the world as a battlefield between good and evil. This world-view fosters those who try to improve their own conditions as well as the one of the world by following the morality of jawanmardi (Fairness)/Pahlavani (chivarly). The present article tries to clarify the antiquity and influence of this world-view and its relationship with the chivalrous morality(ayeen jawanmardi) through historical and literary evidence before and after Islam.
خلاصه ماشینی:
رفته رفته شهرت و اعتبار گروه هاي عيار و جوانمرد سبب شد تـا جـوانمردي اسمي خاص فقط براي چنين تشکل ها و سازمانهايي به شمار آيد، حال آنکه اين نظام اخلاقـي که از حکمت کهن ايران نشأت مي گرفت ، به منزلۀ اخلاقـي ديندا رانـه و يـا کمـال اخلاقـي در دينداري نيز تلقي مي شد و همۀ طبقات اجتماعي بايد خود را موظف به رسيدن بـه اهـداف آن مي دانستند.
بـه سـبب ارتبـاط اخـلاق جوانمرد انـه بـا حکمت و خرد بود که مردم ايران بخصوص در خراسان و ماوراء النهر لااقل تا سدة پنجم هـر عالم و محدث و يا هر شاعر و نويسندة خردمند و فرزانه اي را که مؤدب بـه آداب جـوانمردي بود حکيم لقب مي دادند و از اين طريق عالمان ، زاهدان و حتي عارفاني را که در گفتار و کردار آنان چنين پيوندي ميان خرد و جوانمردي وجود نداشت از آنان جدا مي ساختند.
از نشانه هاي ديگر حضور اين تشکيلات و نظام اخلاقـي جـوانمردي در تـاريخ ايـن کشور قيام جوانمردان و يا عياران در خراسان در سال ١٢٩ به رهبري ابومسلم خراساني اسـت که خود را از نوادگان بزرگمهر حکيم مي دانست (حاکمي،١٣٨٢: ٦٩) و سپس قيام يعقوب ليث (در گذشته ٢٦٥)در سدة سوم است که نسب وي را نيز به شهرياران پهلوان کياني و از آنجا بـه شخصيت هاي اساطيري ايران از جملـه کيـومرث مـي رسـاندند .