چکیده:
معانی والایی که از حضرت حق فرود میآیند صورتی جسمانی مانند صورت خیال ما میپذیرند و سپس به عالم ملک فرود میآیند. انواع خوابها مربوط به این عالم است و دنیای خواب و رؤیا، جهانی است پهناور و سرشار از شگفتیها و عجایب و غرایب که با چشم بر هم زدنی حادث و نمایان میشوند. چرا که محدودیتی در آن عالم خیال نیست و روح والاست که در آن عالم سیر میکند. پدیده خواب و رؤیا از فرهنگ عامه فراتر رفته و در کلام و اندیشه عرفا و متصوفه و حتی شعرا و نویسندگان مورد توجه و کاربرد ویژه قرار گرفته است و مولانا جلالالدین بلخی در کنار بزرگانی چون ابن عربی و... بینشی اندیشمندانه و خداگونه به مقوله خواب و رؤیا دارند و آن را یکی از راههای رهایی روح از قفس تن و اتصال به عالم ملکوت میدانند. با عنایت به کارکردهای گوناگون خواب و رویا در مثنوی معنوی، در این مقاله پس از مختصری در باب رویا، ویژگیها و خصایص آن، چگونگی آن در قرآن و احادیث، به بررسی شاخصههای خواب و رویا در اشعار مثنوی پرداخته شده است.
The subliminal meanings that descend from God take the physical form just like the one in our own imagination and then descend to the universe. All kinds of sleeps are related to this universe and the world of sleeping and dreaming is a widespread world full of wonders and mysteries that occur with a blink of an eye since there is no limitation in the world of imagination and it is a sublimed soul that roams in that universe. The Sleep and dream phenomena exceed the culture of the mass people and received practically a special attention in the word and thought of mystics and Sufis and even poets and writers. Molana together with some great men such as Ibn Arabi and the like has a mindful and divine attitude towards the concept of sleep and dream and sees it as a way to release soul from the body cage linking it to heaven. Based on various usages of dream in Masnavi ma"navi in this article following a short explanation on dream and it's characteristics, we examine dream characteristics in Masnavi poems.
خلاصه ماشینی:
مولانا میدان خیال را خیلی وسیعتر از عرصه جان میداند و معتقد است که بسیاری چیزها در دایره هستی وجود ندارند ولی در عالم خیال میگنجند: عرصهای بس با گشاد و با فضا وین خیال و هست یابد زو نــوا تنگتر آمد خیالات از عـــدم زآن سبب باشد خیال اسباب غم باز هستی تنگتر بود از خیال زان شود روی قمرها چون هلال (مولوی، 1372، ج 1: 3109ـ3107) ابن عربی جهان اندیشه خود را با اتکا بر عالم خیال بنا میکند و آن را نه تنها غیرواقعی و بیهوده نمیداند بلکه دارای حقیقتی والا میبیند و عالم خیال را وسیعتر از عوالم دیگر میداند و میگوید: «خیال، مجمعالبحرین است، خدا که صورت نمیپذیرد در حضرت خیال با صورت تجلی میکند، آن چه ظهورش محال باشد در این حضرت قبول ظهور میکند، به تعبیری دیگر، تنها خیال است که در میان خیال در یک آن، در دو جا دیده میشود.
گفتند این صوفی سه صفت غیرقابل تحمل دارد: پرحرف است، بیش از حد میخورد و خوابش بسیار سنگین است و صوفی در جوابشان و در دفاع از خود میگوید: حالت من خواب را ماند گهی خواب پندارد مرآن را گمرهی چشم من خفته، دلم بیـدار دان شکل بی کار مـرا بر کــار دان (مولوی، 1372: 2/2145) و برای کلام خود شاهد از پیامبر(ص) میآورد که: گفت پیغمبر که: «عینای تنام لاینام قلبی عن رب الانام» (همان: 2/ 3564ـ3562) خواب رهایی روح از قید جسم است به عقیده مولانا، خداوند هر شب ارواح را از دام تن میرهاند و از لوح اذهان، نقوش و خواطر را محو میکند.