چکیده:
مقالۀ حاضر به مطالعۀ مقدمات ازدواج جوانان و نیز راهبردهایی که ایشان در رو به رو شدن با ازدواج اتخاذ میکنند، میپردازد و نشان میدهد که چگونه درک جوانان از مقدمات ازدواج با راهبردهای ایشان در رو به رو شدن با ازدواج مرتبط است. روش مطالعه، کیفی و ابزار جمعآوری اطلاعات، مصاحبۀ نیمه ساختاریافته است. تحلیل اطلاعات با روش تحلیل تماتیک صورت پذیرفته است. نمونۀ مورد مطالعه شامل 20 تن از افراد زن و مرد و مجرد و متأهل است که بیشتر بین سنین 20 تا 40 سال واقع اند.
مطالعه مقدمات ازدواج را در سه مقولۀ مقدمات غیرمادی، مقدمات مادی و مقدمات اجتماعی خلاصه میکند. سه گونه مقدمات ازدواج قابل تبدیل به یکدیگرند. از حیث طبقاتی هر چند تمام طبقات به جنبههای مادی در مقدمات ازدواج اشاره میکنند، امّا شدّت توجه طبقات پایین به این مقوله بیشتر است. نیز توجه به جنبههای ذهنی در بین طبقات متوسط و بالا بیشتر مشاهده میشود. بر این اساس برای فردی از طبقة متوسط یا بالا مقدمات ازدواج بیشتر امری ذهنی و برای افرادی از طبقات پایین، امری عینی و مربوط به شرایط مادی و عینی زندگی است. مطالعه نشان داد که در توجه به مقدمات ازدواج خانم ها تأکید بیشتری بر جنبههای ذهنی و حتی سرمایه اجتماعی و آقایان تأکید بیشتری بر جنبههای عینی و مادی دارند. نیز برای خانم ها وجود خواهان و خواستگار امری مفروض در ازدواج است که بسیار متأثر از سرمایة اجتماعی و یا حتی اعتبار اجتماعی خود فرد می باشد.
راهبردهای جوانان در رو به رو شدن با ازدواج برآمده از دو جهتگیری کلی ازدواج یکباره و ازدواج پیشبینی شده یا برنامهریزی شده است. شواهد آشکار میسازد که راهبردهای جوانان در رو به رو شدن با ازدواج تحتتأثیر جنسیت است. در این مورد بدان علت که جنبههای پیشبینیناپذیر در ازدواج برای خانم ها بیشتر از آقایان است. راهبردهای آنها نیز در رو به روشدن با ازدواج پیشبینیناپذیرتر و منعطفتر است.
تفوقِ رویۀ میانه در راهبردهایِ رو به رو شدن با ازدواج آشکار میسازد که جوانان در این زمینه هم از برنامهریزی سود میبرند و هم به خاطر طبیعت نامطمئن و پیشبینیناپذیر گذار، از برنامهریزیِ تمام جزئیات فاصله میگیرند. آنها یاد میگیرند که چگونه منعطف باشند و در این باره راهبرد برنامهریزی را با آنچه که پیش میآید، ترکیب کنند. در این مورد طبقه، آشکارا عامل تمایز است؛ به گونهای که طبقات بالاتر بر جنبههای فردیِ تصمیمگیری، برنامهریزی و خطوط راهنما و طبقات پایینتر بر شانس و اقبال تکیه میکنند.
مطالعه آشکار میسازد علیرغم آنکه جوانان مسئولیت ازدواج را متوجه خود میدانند، اما همچنان در این زمینه تحت تأثیر عوامل ساختاری مثل طبقه و جنسیت هستند. براین اساس، جوانان درگیر آن موقعیتی هستند که با عنوان خطای شناخت شناسانۀ مدرنیتۀ متأخر از آن یاد میشود. از این منظر جوانان درگیر موقعیت متناقضی هستند که بر اساس آن ضمن اینکه اذعان میدارند بدون کمک خانواده نخواهند توانست از پس مقدمات ازدواج برآیند، اما در انتساب مسئولیت مقدمات ازدواج به خود نیز تردید نمیکنند. به عبارت دیگر، آنها در حالی مسئولیت مسئله را به گردن میگیرند که توانایی تسلط بر موقعیت را ندارند.
خلاصه ماشینی:
در این بخش نیز نشان داده میشود که چگونه هر راهبردی که جوانان در رو semi-structured Interview transcriptions MAXqda resourse report abductive به رو شدن با ازدواج برمیگزینند، متأثر از طبقه و جنسیت است.
آقای جوان متأهل 27 ساله که دارای لیسانس و کارمند قراردادی در بخش دولتی است، اهمیت جنبههای غیرمادی و مادی را در مدیریت ازدواج این گونه شرح میدهد: "اولین چیزی که باید به نظر من یک مرد داشته باشه، اون حس مسئولیتپذیریشه.
آقای جوان در شرف ازدواج 28 ساله که دارای لیسانس و کارمند شرکت بیمه است، در این باره اظهار میدارد: "به نظر من برخلاف خیلیها که اعتقاداتشون تو زمینههای اقتصادی و مالی هست، اولویت اول و اصلیترین به اصطلاح مسئلهای که باید مهیا بکنند برای خودشون که به اصطلاح گفتنی شرایط ازدواج رو فراهم بکنن برای خودشون، مهیا کردن مسائل شخصیتییه؛ یعنی اون آقا و اون مرد باید واقعا در خودش ببینه که میتونه مستقل باشه، مستقل زندگی کنه و یه زندگی رو مدیریت بکنه، رهبری بکنه در کنار همسرش ...
از سوی دختر مجرد 20 سالة دانشجوی داروسازی، که در خوابگاه زندگی میکند، تأکید میشود که مسئولیتپذیری و توانایی ادارة زندگی به معنی داشتن تمکن مالی صرف و بنابراین فراهم آوردن مادیات به نحوی که همه چیز در زندگی فراهم باشد نیست، بلکه نتیجة وضعیتی است که در آن فرد از توانایی مدیریت موضوع ازدواج برخوردار باشد و تعهد لازم برای چنین اقدامی را نیز از لحاظ اجتماعی داشته باشد.