چکیده:
انسان، موجودی اجتماعی است و از روی غریزه و فطرت خود به دنبال برقرار کردن ارتباط با سایر هم نوعان خود است تا از این طریق، خود را در زیر چتر حمایتی آن ها قرار دهد و از مزیت های با هم بودن بهره و نصیبی ببرد. افراد از طریق پیوند و اتصال به شبکه ها و گروه های مختلف در جامعه- اعم از رسمی و غیر رسمی- و ارتباط نزدیک با اعضای این شبکه ها می توانند از توجه و حمایت آن ها برخوردار شوند، از احساس انزوا و تک افتادگی رهایی یابند و به عنوان یک شهروند آگاه و مسئول، در وهله اول سلامت خود و اطرافیان و در وهله بعدی، سلامت یک جامعه را تضمین کنند. به این منظور و جهت پی بردن به تاثیر چنین حمایت هایی که یک شخص از پیوندهای اطراف خود می گیرد بر سلامت اجتماعی اش، 361 نفر از دانشجویان دانشگاه خوارزمی تهران به شیوه طبقه ای متناسب و با ابزار پرسش نامه مورد پیمایش قرار گرفتند. یافته ها بیان گر آن است که ارتباط معنادار و مستقیمی بین دو متغیر حمایت اجتماعی و سلامت اجتماعی وجود دارد. ضریب همبستگی چندگانه r نشان می دهد که ابعاد مختلف حمایت اجتماعی بر روی هم به اندازه 298/ 0 با سلامت اجتماعی همبستگی دارند. هم چنین ضریب تبیین r2 بیان گر این است که ابعاد سه گانه حمایت اجتماعی 9/ 8 درصد از تغییرات سلامت اجتماعی را تبیین می کنند. بر اساس ضرایب بتای استاندارد شده (beta)، بعد "حمایت خانواده" با ضریب 169/ 0 بیش ترین سهم را در تبیین سلامت اجتماعی دارد و بعد از آن "حمایت دیگران مهم" است که ضریبش 143/ 0 می باشد. در مورد بعد حمایت دوستان نیز از آن جایی که ضریب معناداری آن زیر 05/ 0 است می توان گفت که در تبیین سلامت اجتماعی سهم بسیار ناچیزی ایفا می کند. همچنین، نتایج مدل سازی معادله های ساختاری و شاخص های برازش آن نشان داد که با افزایش حمایت اجتماعی، سلامت اجتماعی نیز افزایش می یابد.
خلاصه ماشینی:
مازلو (1954) و کب (1976) نیز حمایت اجتماعی Social support"/ را کمک دو جانبه اطلاعاتی در نظر می گیرند که موجب تصور مثبت از خود، پذیرش خود، احساس عشق و ارزشمندی می شود و به شخص این باور را می دهد که مورد عشق و علاقه، تایید و ارزش دیگران است و به شبکه ای از ارتباطات و وظایف متقابل تعلق دارد که به فرد فرصت خودشکوفایی و رشد می دهد (ایمانی، 1382).
بنابراین، تحقیق حاضر بر آن است تا نشان دهد که جذب و ادغام افراد در شبکه های اجتماعی- از طریق حمایت هایی که از اعضا و گروه های این شبکه ها مانند خانواده، خویشاوندان، دوستان، همکاران، هم محله ای ها، هم مدرسه ای ها و غیره دریافت می کنند - می تواند آن ها را از خطر بسیاری از آسیب های فردی و اجتماعی ناشی از انزوا و تنهایی برهاند و به جای آن، استعدادها و توانایی های بالقوه شان را در مسیر رشد و تعالی جامعه قرار دهد و بدین وسیله احساسی از شادابی، تحرک و سلامت اجتماعی را در رگ و ریشه روان آن ها جاری سازد.
هر چند که بررسی های مختلف نشان داده اند جامعه ایران با معضلات و مشکلات بسیار جدی گریبان گیر بوده که می تواند پیامدهای ناگواری را بر روی سلامت افراد (در همه ابعاد آن) بگذارد (نوربالا و دیگران، 1391)، اما میزان سلامت اجتماعی ادراک شده نسبتا بالا که توسط دانشجویان گزارش شده، گویای این امر است که وقتی افراد زیر چتر حمایتی جامعه خود قرار می گیرند- حتی اگر میزان این حمایت کم باشد، در شرایط و موقعیت های ناگوار اجتماعی نیز ارزیابی مثبتی از توانایی ها و عملکردهای اجتماعی خود دارند و هم چنان نسبت به آینده خوش بین هستند و این موضوع با نظریات کییز (2004) و سارافینو (1998) کاملا همخوانی دارد.