چکیده:
«عِدّه» به مقدار زمانی که زن پس از انحلال نکاح به جهت موت زوج یا به خاطر پاکبودن رحمش از جنین یا به جهت تعبّد با فرض یقین به برائت رحم از حمل باید صبر کرده و از ازدواج مجدد خودداری نماید. حال در مورد عدّه زنانی که به دلایل پزشکی رحم خویش را خارج ساخته دو دیدگاه متصور است؛ یک دیدگاه آن که اطلاق ادلّه و روایات شامل این دسته از زنان میشود و دیدگاه دیگر آنکه به دلیل ظاهر برخی از روایات و عمومیّت و اطلاق آنها و تنقیح مناط قطعی و اتّحاد طریق با زنان یائسه و زنانی که غیرمدخوله مطلقه میشوند لزومی به حفظ عده نیست. هدف از این تحقیق واکاوی ادلّهی«عِدّه» و بازخوانی باورهای فقهی پیرامون موضوع یاد شده و تطبیق آن بر موضوع پیش آمده است. روش کار نظری و بنیادی بوده که با استناد به قواعد اصولی به استنباط حکم پرداخته شد. نتیجه آنکه زنانی که رحم خویش را خارج کرده به دلیل اتحاد طریق و تنقیح مناط لزوم به حفظ عده ندارند.
خلاصه ماشینی:
اگر گفته شود: هنگامی که شوهر، دارای بیماری آشکاری باشد که توان آمیزش نداشته و یا نتواند انزال کند، میتوان درباره همسر وی گفت که همسانش باردار نمیشود پس هر گاه وی را طلاق دهد، بنابراین حدیث ، عده ای بر او نیست ، با این که نادرستی آن روشن است .
درباره مردی که همسر خردسال نابالغ خود را طلاق داده است ، در حالیکه همسان هایش باردار نمیشوند و با او آمیزش نیز کرده است ، همچنین اگر طلاق دهد، همسری را که از عادت ماهانه ناامید گشته و قاعدگی از او رخت بربسته و همسان او باردار نمی شود، فرمود: بر این دو دسته از زنان ، عده ای نیست ، هر چند با آنان آمیزش کرده باشد.
استدلال به این حدیث ، بدین گونه است که همه موضوع پرسش ، عنوان : کسی که همسانش عادت نمیشود است که در بردارنده کسی است که رحم وی را بیرون آورده اند، چه ، رحم سرچشمه خون قاعدگی است و زنی که رحم ندارد، عادت نمی شود، پس ناگزیر باید گفت که چنین زنانی عده ندارند.
روایت چنین است : «عن ابی عبدالله (ع ) فی الصبیه التی لایحیض مثلها و التی قد یئست من المحیض ؟ قال : لیس علیهما عده و ان دخل بهما» ( همان ماخذ) از امام صادق (ع ) درباره دختر بچه ای که همسانش عادت نمی شود و زنی که از قاعدگی نا امید گردیده ، فرمود: عده ای بر این دو دسته نیست ، هرچند با ایشان آمیزش شده باشد.