چکیده:
یکی از دورههای تاثیرگذار در تاریخ فرهنگی
کشورمان دوران پر فراز و نشیب حمله مغولان به ایران و تاسیس حکومت ایلخانان است.
حملات مغولان به ویرانی شهرها و به دنبال
آن، به قول ابنخلدون، «زایل شدن تمدن»
منجر گردید و پا به گفته جوینی «به سبب
تغییر روزگار» معالم علم منطمس گشته و
طبقه طلبه لگدکوب حوادث و پایمال زمانه
غدار و روزگار مکار شدند و به صنوف صروف
فتن و محن گرفتار و در معرض تفرقه و بوار
معرض سیوف آبدار شدند و در حجاب تراب
متواری ماندند.» (جوینی، ۳:۱۳۲۹).
در چنین شرایطی ایلخانان، علیرغم
پیروزیهای نظامی و فتوحاتی که از حمله
چنگیز به دست آورده و وارث ایران شده
بودند، با تلاش ایرانیان برای حفظ و احیای
مجدد فرهنگ ایرانی روبهرو شدند؛ ایرانیانی
که با سلاح همیشگی و پیروزشان (قلم)
خواهان احیای عظمت موقعیت خود در
گذشته بودند. مغولان از اداره امور کشور
ایران سررشتهای نداشتند و مجبور به توسل
به دیوانسالاران ایرانی شدند، پس کمکم
عنصر ایرانی با سلاح برنده «قلم» به نبرد
با شمشیر برآمد و موفق شد در این مبارزه
پیروز شود. در این دوره با تلاش کسانی چون
خواجه نصیرالدین طوسی و رشیدالدین
فضلاللّه. و خاندانهایی چون جوینی و ...
یکبار دیگر علم و دانش که از ایران رخت
بر بسته بود، رونق یاشت و با جذب علما و
دانشمندانی از اقصی نقاط کشور به این مراکز،
نهضت ضد بیگانه ایرانیان قوت گرفت و به
در این جستار کوشیدهایم به معرفی
خاندانها و وزیران ایرانی که در احیای مجدد
فرهنگ آسیب دیده ایرانی در قرن هفتم و
هشتم نقشآفرینی کردهاند، بپردازیم و گامی
هر چند کوچک در جهت شناساندن پیشینه
پرافتخار علمی این سرزمین برداریم.