چکیده:
ﺳﺎزوﮐﺎر ﻓﻬﻢ و دﺳﺖﯾﺎﺑﯽ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎ، از ﺟﻤﻠﻪ ﻣﺒﺎﺣﺚ ﻣﻬﻢ دﻧﯿﺎی ﻣﻌﺎﺻﺮ، در ﻗﻠﻤﺮو داﻧﺶ ﻓﻠﺴﻔﻪ و مباحث زبانﺷﻨﺎﺳـﯽ اﺳﺖ. در اﯾﻦ ﻧﻮﺷﺘﺎر، ﻓﺎرغ از ﭘﺮدازش ﺗﻔﺼﯿﻠﯽ ﺑﻪ روﯾﮑﺮدﻫﺎی اﻓﺮاﻃـﯽ و ﺗﻔﺮﯾﻄـﯽ ﺑـﻪ ﻣﻘﻮﻟـﻪ فهم، ﻧﻘـﺶ «زﻣﯿﻨـﻪ» ﺑـﻪ ﻋﻨﻮان ﯾﮑﯽ از ﻣﺆﻟﻔﻪﻫﺎی ﺗﺄﺛﯿﺮﮔﺬار در ﻓﻬﻢ ﻣﻌﻨﺎی ﻣﺘﻦ، اﻋﻢ از ﻣﺘﻮن دﯾﻨﯽ و ﻏﯿﺮدﯾﻨﯽ، ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﯽ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳـﺖ و ﻣﺒﺘﻨﯽ ﺑﺮ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ، ﻣﺸﺨﺺ ﺷﺪ ﮐﻪ زﻣﯿﻨﻪ در ﺳﻪ ﻋﻨﺼﺮ ﻣﺆﻟﻒ، ﻣﺘﻦ و ﻣﻔﺴّ ﺮ، در ﺗﺤ ّﻘﻖ ﻓﺮآﯾﻨﺪ ﻓﻬﻢ ﺑﺴﯿﺎر ﻣﺆﺛﺮ اﺳﺖ. ﻫﺮﭼﻨﺪ ﺳﻬﻢ ﺗﺄﺛﯿﺮ ﻫﺮ ﯾﮏ از ﻣﺆّﻟﻔﻪﻫﺎ، ﺑﻪ ﺗﻨﺎﺳﺐ اﯾﻦﮐﻪ ﻋﻨﺼﺮ ﻣﺤﻮری در ﻓﻬﻢ ﻣﻌﻨﺎ ﺑﻪ ﭼـﻪ ﭼﯿـﺰی ﺗﻌّﻠـﻖ ﺑﮕﯿـﺮد، ﻣﺘﻔﺎوت ﻣﯽﺷﻮد. زﻣﯿﻨﻪ، در ﻓﻬﻢ ﻣﻌﻨﺎی ﻗﺮآن و رواﯾﺎت ﻧﯿﺰ ﺗﺄﺛﯿﺮﮔﺬار اﺳﺖ، اﻣﺎ ﺗﻔﺎوت ﻣﺎﻫﻮی ﻣﺘﻦ ﻗـﺮآن ﺑـﺎ ﻣﺘـﻮن دﯾﮕـﺮ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﯽﺷﻮد ﮐﻪ ﺗﺄﺛﯿﺮﮔﺬاری اﯾﻦ ﻋﻨﺎﺻﺮ، ﺑﻪ ﺷﮑﻠﯽ ﻣﺘﻔﺎوت ﺑﺎ دﯾﮕﺮ ﻣﺘﻮن، ارزﯾﺎﺑﯽ ﺷﻮد؛ زﯾـﺮا ﻋﻨﺼـﺮ ﻣﺤـﻮری در ﻓﻬـﻢ ﻗﺮآن ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻣﺎﺗﻦ و ﻣﻨﺸﺄ وﺣﯿﺎﻧﯽ ﺻﺪور، ﺧﻮد ﻣﺘﻦ اﺳﺖ و ﺑﺮای دﺳـﺖﯾـﺎﺑﯽ ﺑـﻪ ﻓﻬـﻢ ﺻـﺤﯿﺢ از آن، ﻻزم اﺳـﺖ که ﻣﻔﺴﺮ ﺗﺎ ﺣﺪ اﻣﮑﺎن از ﺳﺮ ﺗﺴﻠﯿﻢ و دور از ﭘﯿﺶﻓﺮضﻫﺎ، ﺑﺎ ﻣﺘﻦ ﻣﻮاﺟﻪ ﺷﻮد، ﺑﺎ ﺗﺄﮐﯿﺪ ﺑﺮ اﯾﻦﮐﻪ زﻣﯿﻨﻪ ﺻﺪور متن نیز در فهم بهتر متون و حیانی و روایات تاثیرگذار است.
خلاصه ماشینی:
در این نوشتار، فارغ از پردازش تفصیلی به رویکردهای افراطی و تفریطی به مقوله فهم، نقش «زمینه» به عنوان یکی از مؤلفههای تأثیرگذار در فهم معنای متن، اعم از متون دینی و غیردینی، مورد بررسی قرار گرفته است و مبتنی بر مطالعات تحلیلی، مشخص شد که زمینه در سه عنصر مؤلف، متن و مفسر، در تحقق فرآیند فهم بسیار مؤثر است.
زمینه، در فهم معنای قرآن و روایات نیز تأثیرگذار است، اما تفاوت ماهوی متن قرآن با متون دیگر باعث میشود که تأثیرگذاری این عناصر، به شکلی متفاوت با دیگر متون، ارزیابی شود؛ زیرا عنصر محوری در فهم قرآن با توجه به ماتن و منشأ وحیانی صدور، خود متن است و برای دستیابی به فهم صحیح از آن، لازم است که مفسر تا حد امکان از سر تسلیم و دور از پیشفرضها، با متن مواجه شود، با تأکید بر اینکه زمینه صدور متن نیز در فهم بهتر متون وحیانی و روایات تأثیرگذار است.
به نظر میرسد بیان روشن و دقیق نقش زمینه در فهم متون، در سایه تعیین عنصر یا عناصر محوری در فهم، امکانپذیر است؛ زیرا اگر عامل حیاتی در فهم متن، مراد مؤلف باشد، آنچه در بحث زمینه، رنگ عمیقتری به خود میگیرد، زمینههای مختلف مربوط به مؤلف است و اگر معناداری متن وابسته به نوع مواجهه مفسر باشد و کثرت قرائتها از متن واحد پذیرفته شود، زمینههای متعدد مرتبط با مفسر، چهره پررنگتری در فهم، پیدا میکنند و در صورتی که متن به خودی خود و فارغ از مؤلف و مفسر، معنادار لحاظ گردد، زمینههای پیدایش خود متن و بافت متنی، جایگاه ویژهای پیدا میکنند.
زمینه مفسر و نقش این عنصر در فهم قرآن معنای هر متن، یک موقعیت پنهان است که باید به وسیله تفسیر برملا و آشکار شود.