چکیده:
دوقلوهای به هم چسبیده نمون های از مکلفان غیر عادی ب هشمار م یروند که در بسیاری
موارد احکام آنان متمایز از سایر افراد عادی جامعه م یباشد. یکی از این موارد احکام جزایی
این دسته از مکلفان است. این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی به بررسی احکام مربوط
به قتل عمد در ارتباط با آنان م یپردازد. یافت ههای پژوهش حاکی از آن است که موثرترین
مولفه در تعیین احکام مربوط به دوقلوهای به هم چسبیده، تعدد یا وحدت این افراد از
حیث شخصیت است. در ارتباط با قتل عمد، دوقلوی واحد در حکم افراد عادی است،
در حال یکه احکام مربوط به دوقلوی متعدد در بسیار مواقع متمایز از افراد عادی م یباشد؛
نسبت به این قسم از دوقلو چنانچه یکی از ق لها مرتکب قتل گردد، با توجه به مرگ قل
دیگر به واسطه قصاص او، قصاص متعذر م یگردد، مگر در حالت یکه جداسازی ممکن
باشد و در صورتی که شخصی عمدا دو قلوها را به قتل رساند، تعدّد جرم، تعدّد مجازات را
م یطلبد. اما در صورت یکه یکی از دو قل، عمدا کشته شود و دیگری به تبع او فوت نماید،
در ارتباط با قل اول، قاتل قصاص م یگردد و در مورد قل دوم منوط به تعیین عمدی یا غیر
عمدی بودن قتل، حکم صادر م یگردد.
خلاصه ماشینی:
حال با توجه به این امر، این سؤال پیش میآید که اگر قاتل یا مقتول از شرایط جسمی خاص برخوردار باشد، وضعیت چگونه خواهد بود؟ نمونۀ بارز این افراد، دو قلوهای به هم چسبیده میباشند که با توجه به حضور آنان در سطح جامعه، احکام مربوط به آنان همچنان مسکوت مانده است؛ از اینجهت، پژوهش حاضر تلاشی است برای پاسخ به این سؤال مهم که در فرض ارتکاب جرم قتل له یا علیه دو قلوی به هم چسبیده، آیا احکام افراد عادی جامعه بر آنها بار خواهد شد یا بهنحو متفاوتی در مورد آنان حکم میگردد؟ 2- مفهوم دو قلوهای به هم چسبیده (سیامی) و صور آن دو قلوی به هم چسبیده 1 حاصل بارور شدن تخمکی واحد است؛ از اینجهت، به - Conjoined twins آنها دو قلوهای همسان یا تک تخمکی نیز اطلاق میگردد.
مشارکت دو قلوی متعدد در قتل در صورتی که دو قلوی به هم چسبیده متعدد، اعم از مذکر و مؤنث، هر دو واجد شرایط اجرای قصاص باشند و در قتل یک شخص شریک گردند، این حالت مصداقی از مسئله تعدد قاتل و وحدت مقتول است که در انسانهای عادی، ولیّ دم، بر سه امر مخیّر است: قصاص هر دو و ردّ دیۀ مازاد بر جنایت هر یک از آنها، قصاص یکی از آن دو که در این حالت قاتلی که مورد عفو قرار گرفته، نصف دیه را به ورثه شریکش میپردازد یا مطالبه دیه از قاتلان (سید مرتضی، 1415، 533؛ شیخ طوسی، 1407ب، 5/ 158؛ علامه حلی، 1413، 3/595).