چکیده:
زبانشناسی تطبیقی یا زبانشناسی همسنجشی یکی از شاخههای عمده در زبانشناسی تاریخی است که به همسنجی زبانها به منظور اکتشاف و استخراج نزدیکیها و خویشاوندیهای آنها در طول تاریخ میپردازد. در قرن بیستم تئوریهای ترجمه از تاثیرات فرهنگ مدرن و نیز زبانشناسی بینصیب نمانده است. از این رو این مقاله به بررسی نظاممند تئوریهای ترجمه و تاثیر زبانشناسی بر ترجمه به ویژه در اواخر قرن نوزده و اوایل قرن بیست میپردازد. چراکه در این برهه زمانی، نظریات ترجمه تاثیرات زیادی از زبانشناسی و نظریه پردازان آن گرفته است. مفاهیم کلیدی در این مقاله، معنا، تعادل، و تبدیل در ترجمه و برتری زبانشناسی ساختاری و زایشی و نیز تاکید بر برخی زبانشناسان برجسته میباشد. همچنین این مقاله نشان میدهد که چطور رویکرد ترجمه با تلاش افرادی مانند نایدا، که نظریهاش را از مدل گشتاری- زایشی چامسکی گرفته بود، به سمت علمی شدن پیش میرود. در پایان نیز خاطرنشان میسازد که چگونه زبانشناسی با تئوریهای ترجمه ادغام و مطالعات ترجمه در دنیای مدرن مطرح شده است.
خلاصه ماشینی:
از ايـن رو بـر انـواع شـيوه هـاي زبان شناختي در تحليل ترجمه تأکيـد شـده ، و در ايـن خصـوص طبقـه بنـدي کامـل و فهرست دقيقي جهت رده بندي مـدل هـاي ترجمـه بـر اسـاس تحليـل زبـان شـناختي و نظام مند ارائه شده است .
ايـن مقالـه بـا در نظـر گـرفتن ايـن موضـوع و بـر اسـاس روش هاي نظري و علمي ديگر پژوهشگران مانند ماندي، مالون ، ونـوتي، هتـيم و گنتزلـر نشان ميدهد نظريه پردازان دهه هاي ٥٠ و ٦٠، چگونه پس از قرن ها بحث بر سر ترجمـه تحت اللفظي و آزاد، به تحليل نظام مند ترجمـه پرداختنـد.
گنتزلـر بيـان مـيدارد حتـي "کارگاه ترجمه امريکايي" فاقد نظريه ها و روش هاي نظام مند بود، با اينکـه تـلاش هـاي اوليه در راستاي تئوريهاي نظام مند ترجمه توسط درايدن ، دوله و تيتلر صورت گرفـت ، که بيانگر آغاز تعريفي دقيق تر و نظام مندتر در ترجمه بود(ماندي، ٢٠٠١: ٣)، جـدال بـر سر ترجمه تحت اللفظي و آزاد تـا نيمـه دوم قـرن بيسـت ، زمـاني کـه نيـاز بـه تحليـل نظام مندتري از ترجمه کاملا آشکار بوده ، و زبان شناسي تنها روش داراي چارچوب نظري و زباني کافي جهت رسيدگي به دوگانگي مذکور به نظر ميرسـيد ادامـه داشـت (گنتزلر، .
از آنجايي که پرداختن به هر دو گروه در حيطه اختيارات اين مقاله نيست ، بـه عـلاوه نظريه هاي ترجمه مدرن با دوره ساختارگرايي آغاز ميشود، تمرکز اصـلي ايـن مقالـه بـر زبان شناسان ساختارگرا و کار محققان برجسته مانند ياکوبسن ، نايـدا، وينـه و داربلنـه و کتفورد در دهه ١٩٥٠ و ١٩٦٠ با تأکيد بر معنا، تعادل و تبديل ميباشد.