چکیده:
بینامتنیت از جمله مباحث نوین در حوزه مطالعات ادبی است که به بررسی روابط بین دو متن میپردازد. نظریهپردازان مختلف با خاستگاهها و تحلیلهای متفاوتی به تبیین این روش پرداختهاند. ژنت از جمله مشهورترین نظریهپردازان متأخر در این زمینه است که به تفصیل به طبقهبندی انواع روابط بینامتنی و تحلیل چگونگی آنها پرداخته است. از بین متون دینی، ارتباط نهجالبلاغه با قرآن، به ویژه با توجه به این که امام علی (ع) قرآن ناطق دانسته شدهاند و بر معیت ایشان با قرآن تأکید شده است، همواره مورد عنایت شارحان نهجالبلاغه بوده است. استفاده از روش بینامتنیت در تحلیل این رابطه، نهتنها به تعمیق فهم ما از قرآن و نهجالبلاغه کمک میرساند، بلکه به استانداردسازی روش بررسی آن هم کمک میکند. استفاده از این روش، کارکردهای مختلفی دارد که یکی از آنها در جهت تصحیح متون است. در این مقاله با این هدف به بررسی نهجالبلاغه پرداختهایم و نشان دادهایم که توجه به این رابطه به شناسایی تصحیف، درج و اضطراب در متن نهجالبلاغه کمک میکند. تصحیف گاهی در حرکات واژگان و گاهی در ریشه واژهها صورت گرفته است. ده نمونه از این دو نوع تصحیف در نهجالبلاغه یافت شد. آسیب دیگر، درج یک یا چند واژه در متن حدیث بود. در نهجالبلاغه دو نمونه از این نوع آسیب وجود داشت. آسیب دیگر اضطراب متن حدیث است. از این نوع آسیب تنها یک مورد در نهجالبلاغه یافت شد.
خلاصه ماشینی:
علت این امر این است که با توجه به بررسیهای صورت گرفته روی متن نهجالبلاغه، تنها همین دو دسته آسیب، از طریق روابط بینامتنی نهجالبلاغه با قرآن قابل تصحیح است و سایر آسیبها نیاز به روشهای دیگری دارد.
شوشتری نیز همین وجه را مناسبتر دانسته و میگوید: ظاهر آن است که عبارت «العلم المأثور» به کسر عین خوانده شود و این سخن به آیه «ائتونی بکتاب من قبل هذا أو أثارة من علم إن کنتم صادقین» (الاحقاف: 4) اشاره دارد (شوشتری، ۱۳۷۶ش، 2: 149).
نمونه دوم امام علی (ع) در خطبه 86 راجع به اوصاف خداوند میفرماید: «و علم أعمالکم» این عبارت طبق گفته شوشتری در برخی نسخ به صورت «علم» اعرابگذاری شده است، در حالی که واژه درست، بدون تشدید است و میبایست «علم» باشد؛ چرا که این عبارت اشاره به آیه «و الله یعلم أعمالکم» (:30) دارد (شوشتری، ۱۳۷۶ش، 11: 346).
این عبارت نهجالبلاغه اشاره به آیه «و استفزز من استطعت منهم بصوتک و أجلب علیهم بخیلک و رجلک و شارکهم فی الأموال و الأولاد و عدهم و ما یعدهم الشیطان إلا غرورا» (الإسراء: 64) دارد از اینرو، وجه اعرابی مناسبتر آن وجهی است که به متن قرآن نزدیکتر است.
همچنین شوشتری زمانی که شرح این عبارت میپردازد، بدون اشاره به وجود تصحیح یا تحریف در عبارت نهج البلاغه، شکل تصحیح شده عبارت را چنین ذکر میکند: «و دعا إلی الله بالحکمة و الموعظة الحسنة» و بعد به آیه 125 سوره نحل اشاره میکند (شوشتری، ۱۳۷۶ش، 2: 196).
شوشتری معتقد است که طبق آیه قرآن و نیز متن شرح ابن ابی الحدید و ابن میثم، واژه «المبین» در این عبارت نهجالبلاغه زائد است.