چکیده:
اصلاح روند رو به تزاید تخریب محیط زیست، نیازمند سازوکاری جدی است که توان ساماندهی به نابسامانیهای این عرصه مهم را داشته باشد. رویکرد انسان به طبیعت، از یک سو ریشه در نوع جهانبینی فرد داشته و از سوی دیگر سنجههای سود و زیان شخصی، بر میزان دخل و تصرف در محیط زیست و کیفیت آن تاثیرگذار است. این مقاله میکوشد با توجه به تاثیر باورهای شخصی در تعریف چگونگی روابط انسان با طبیعت، آن قسمتی از دین را (به عنوان یک جهانبینی فراگیر) بیشتر مطمح نظر قرار دهد که در حوزه تنظیم این روابط، تاثیرگذارتر است. بیشک، فقه همان بخش طلایی دین برای تنظیم زاویه دید و چگونگی رابطه ما با طبیعت است که از یک سو بایدها و نبایدهای نحوه حضور انسان در محیط زیست را تعریف کرده و به تنظیم قوانین الزامآور میپردازد و از سوی دیگر پویایی و تلازمش با زمان و مکان، توانمندیاش را برای پاسخگویی به نیازهای جدید، حفظ و تقویت مینماید. اگر چه ادله فقهی، دلالت کافی در تعیین حدود و ثغور تصرفات انسان در طبیعت دارند، اما قواعد فقهی به این دلیل که هم برای مجتهد کاربرد دارد و هم برای مقلد، میتواند کاربرد بیشتری در عرصه محیط زیست داشته باشد. این پژوهش با روش مطالعه کتابخانهای، در کنار توجهی مختصر به قرآن، سنت و عقل، هشت قاعده فقهی را نیز در حفظ و حراست بهتر از محیط زیست مورد واکاوی قرار داده است.
خلاصه ماشینی:
فقه اسلامی به عنوان مجموعه ای از احکام و قواعد دینی برای حیات اجتماعی و فردی مردمان ، اولا نمیتواند منصرف از مسائل جدید(مستحدث ) زندگی ما باشد و ثانیا حفاظت از طبیعت و محیط زیست انسان هرچند به عنوان شاخه ای مستقل از فقه ، مورد توجه علمای اسلام نبوده است ، اما در بین قواعد، اصول و احکام فقهی، میتوان مواردی را که تصریحا یا تلویحا به محیط زیست میپردازد، جست (فهیمی و عرب زاده ، ١٣٩١).
با توجه به ویژگیهای خاص قاعده فقهی در استقلالی بودن و مراجعه شخص مکلف به آن و اینکه میتواند حکم مسائل جزیی را تعیین کرده و از طرفی دارای شمول و فراگیری هم هست ، این مقاله اگر چه از ادله فقهی(کتاب ، سنت ، اجماع ، عقل ) مربوط به حفظ محیط زیست غافل نیست ، اما نگاه اصلی خود را در بازشناسی قواعد فقهی مرتبط با حفظ محیط زیست تنظیم نموده است .
حال اگر برخی تصرف ها به گروه زیادی از مردم زیان رسان باشد، بیشک این قاعده تصرفات مذکور را مهار میکند؛ مثلا قطع جنگل ها که سبب پدید آمدن سیل های ویران گر و زیان بار میشود و یا آلوده کردن خاکها و در نتیجه فرسایش آن ها و یا احداث یک کارخانه بزرگ که دود و گازهای متصاعد از آن میتواند برای همه مردم شهر زیان آفرین باشد یا استفاده از وسایل نقلیه ای که هوا را آلوده میکند، یا رها کردن فاضلاب کارخانه به رودخانه ها و یا آلوده کردن دریاچه ها و مسایلی از این دست که موجب وارد کردن ضرر به محیط زیست میشود، بر پایه این قاعده مهم فقهی جایز نیست .