چکیده:
این پژوهش به بررسی همنوایی فرایندهای درج، حذف و تغییر مشخصه واجی برای اقناع اصل توالی رسایی در زبان ترکی آذربایجانی در چارچوب نظریه بهینگی میپردازد. فرایند همنوایی که اولین بار توسط کیسبرث (1970) مطرح شد بدین معنی است که ممکن است در یک زبان یک ساخت خاصی در برونداد مجاز باشد یا نباشد و آن زبان درصدد است تا آن ساخت خاص برآورده شود و یا از آن اجتناب شود. برای رسیدن به آن هدف، شیوههای متعددی نظیر فرایند درج، حذف یا تغییر مشخصه واجی بکار بسته میشوند. این فرایندها علیرغم اینکه منجر به تغییرات متفاوتی میشوند اما هدف ساختاری یکسانی را دنبال میکنند بعبارتدیگر این فرایندها با هم همسو و همنوا میشوند. این پژوهش ابتدا به معرفی این فرایند پرداخته و سپس توضیح میدهد که قواعد اشتقاقی ابزاری برای نمایش وحدت عملکرد این فرایندهای واجی ندارد و در نهایت نشان می دهد که در زبان ترکی آذربایجانی در خوشههای همخوانی پایانه هجا، فرایندهای درج، حذف و تغییر مشخصه واجی همنوا میشوند تا محدودیت اصل توالی رسایی برآورده شود.
This article studies conspiracy of the processes of feature changing, epenthesis and deletion for satisfying sonority sequence principle in Azarbaijani Turkish language by applying optimality theory. Conspiracy which is introduced by Kisseberth (1970) means that sometimes in a language or some languages certain structure is allowed or not allowed in output and that language tries to reach or avoid it in output. For reaching this goal different processes like feature changing, epenthesis and deletion are applied. Although these processes causes different changes but they follow the same structural goal. In other words these processes conspire together for reaching the same goal. This article first introduces conspiracy in this language and then explains that for showing the unity of operation of these processes, rewrite rules don’t have any means. Finally, this article shows that in Azarbaijani Turkish language in coda, the processes of feature changing, epenthesis and deletion conspire to satisfy sonority sequence principle.
خلاصه ماشینی:
این پژوهش ، ابتدا به معرفی این فرایند پرداخته و سپس توضیح می دهـد که قواعد اشتقاقی ابزاری برای نمایش وحدت عملکرد این فرایندهای واجی ندارد و در نهایـت نـشان می دهد که در زبان ترکی آذربایجانی در خوشه های همخوانی پایانـة هجـا، فراینـدهای درج، حـذف و تغییر مشخصة واجی همنوا می شوند تا محدودیت اصل توالی رسایی برآورده شود.
پس برای اقناع اصل توالی رسایی با اعمـال فراینـد درج واکـه ترتیـب محدودیت های زیر حاکم است : / تابلوی زیر انتخاب شدن [satil] را به عنوان گزینة بهینه از درونداد /satl/ بر اساس رویکرد بهینگی نشان می دهد: تابلوی (٢): درج واکه برای اقناع اصل توالی رسایی / ٦- فرایند حذف همخوان در زبان ترکی آذربایجانی ، اگر خوشة همخوانی پایانی هجا ناقض اصل توالی رسایی باشـد و یکی از همخوانهای خوشة همخوانی پایانی هجا، دارای مشخـصة [glottal+] باشـد، بـرای اقناع اصل توالی رسایی ، همخوان دارای مشخصة [glottal+] حـذف مـی شـود.
پـس بـرای اقنـاع اصل توالی رسایی با اعمال فرایند حذف همخوان ترتیب محدودیت های زیر را بکار می بندیم : / بررسی دادههای مربوط به فرایند درج واکه (دادههای شماره ٣) نشان می دهد که در خوشـة همخوانی پایانة هجا، در کلمه ای مانند /sahr/ علیرغم حضور همخـوان چاکنـایی /h/، فراینـد درج واکه صورت گرفته است .