چکیده:
شیوع بحرانهای مالی در دو دهه اخیر، به بانکها و مؤسسات مالی متعدد آسیب رسانده و موجب ورشکستگی برخی از آنها شده است. بنابراین شناسایی منابع بروز بحران در جهت تصمیمگیری برای کاهش شدت و اثرات آن، اهمیت پیدا میکند. هدف این مطالعه، بررسی تأثیر متغیرهای اقتصاد خرد و کلان بر شکنندگی سیستم بانکی ایران طی دوره زمانی 1393:4-1381:1 در چارچوب مدل مارکوف سوئیچینگ میباشد. برای این منظور، ابتدا شاخص شکنندگی سیستم بانکی ایران طی دوره زمانی مورد بررسی ساخته میشود و در مرحله بعد به منظور بررسی تأثیر متغیرهای اقتصاد خرد و کلان بر شاخص شکنندگی سیستم بانکی، مدل رگرسیون مارکوف سوئیچینگ سه رژیمی مورد استفاده قرار میگیرد. نتایج حاصل از محاسبه شاخص شکنندگی سیستم بانکی ایران نشان میدهد طی دوره مورد بررسی سه دوره اصلی ریسکپذیری بیش از حد، دو دوره با شکنندگی بالا و در بقیه دورهها ثبات وجود دارد. همچنین، یافتههای مبتنی بر رگرسیون مارکوف سوئیچینگ نشان میدهند که متغیرهای اقتصاد خرد مانند پایین بودن کفایت سرمایه، پایین بودن کیفیت داراییها و پایین بودن نقدینگی بانکها در کنار متغیرهای اقتصاد کلان همچون کاهش رشد تولید ناخالص داخلی واقعی، تورم بالا و افزایش کسری بودجه دولت از عوامل مهم شکنندگی سیستم بانکی ایران میباشند.
The main purpose of this study is to investigate the effects of variables of microeconomics and macroeconomics on the banking system fragility of Iran, using Markov-switching model. For that purpose, first, the Iran's banking system fragility index is developed over the priod of 2002:2–2015:1. Based on the results, three major periods of high risk-taking, two periods of high fragility, and stability in the rest of the periods are observed. Accordingly, in the next step, three-regime Markov-switching model is used to investigate the effects of variables of microeconomics and macroeconomics on mentioned banking system fragility index. Findings based on Markov-switching regression analysis confirm the importance of both variables of microeconomics and macroeconomics in determining the Iran's banking system fragility. Findings indicate that microeconomic variables such as low capital adequacy, Low asset quality and low liquidity of banks along with macroeconomics factors such as decreasing real GDP growth, high inflation and increasing government budget deficit will lead to more fragility in the Iranian banking system
خلاصه ماشینی:
2499 بررسي تأثير متغيرهاي اقتصاد خرد و کلان بر شکنندگي سيستم بانکي ايران با استفاده از مدل مارکوف سوئيچينگ محسن پورعبادالهان کويچ ١* حسين اصغرپور٢ فيروز فلاحي ٣ همت ستاررستمي ٤ تاريخ دريافت : ١٣٩٦/٠٤/٣٠ تاريخ پذيرش : ١٣٩٦/١١/١٧ چکيده شيوع بحران هاي مالي در دو دهه اخير، به بانک ها و مؤسسات مالي متعدد آسيب رسانده و موجب ورشکستگي برخي از آن ها شده است .
همچنين ، يافته هاي مبتني بر رگرسيون مارکوف سوئيچينگ نشان ميدهند که متغيرهاي اقتصاد خرد مانند پايين بودن کفايت سرمايه ، پايين بودن کيفيت داراييها و پايين بودن نقدينگي بانک ها در کنار متغيرهاي اقتصاد کلان همچون کاهش رشد توليد ناخالص داخلي واقعي، تورم بالا و افزايش کسري بودجه دولت از عوامل مهم شکنندگي سيستم بانکي ايران ميباشند.
از سوي ديگر، با عنايت به اين امر که تمامي بانک ها به طور بالقوه در معرض سه نوع عمده از ريسک هاي اقتصادي و مالي شامل ريسک نقدينگي (هجوم هاي بانکي)، ريسک اعتباري (افزايش مطالبات معوق ) و ريسک نرخ ارز (افزايش بدهيهاي خارجي) قرار دارند و از ميان شاخص هاي مختلف آماري، تنها شاخص BSFI است که به صورت همزمان همه اين ريسک ها را مدنظر قرار ميدهد (کيبريتچي اوغلو٢، ٢٠٠٣: ٦٦-٥١)، لذا در مطالعات اخير از اين شاخص براي اندازه گيري شکنندگي سيستم بانکي استفاده ميشود.
“Banking Crisis in Emerging markets: Presumption and Evidence”, Centre for International Development Economics Research Working Paper, 115, Haas School of Business, University of California Berkeley.