چکیده:
مثنوی معنوی از شاهکارهای آدب فارسی است که میتواند از جهات گوناگون بررسی شود. در بیشتر
تحقیقات انجامشده بر روی مثنوی» بشرح و توضیح ابیات و بیان معانی مورد نظر مولوی (معنی
کلی و ظاهری, عرفانی» کلامی و غیره) پرداخته شده و زبان مولوی کمتر مورد نقد و بررسی
دستوری قرار گرفته است. برای رفع این کمبودء در این مقاله شیوههای رایج لغتسازی در مثنوی
بررسی شده است. برای انجام این امر با سه سوّال اصلی روبرو هستیم: ۱) مولانا از کدام شیوههای
لغتسازی بهره برده است؟ ۲) اصول لغتسازی تا چه اندازه در ساخت این لغات رعایت شده است؟
۳) برخورد مولوی با کلمات غیرفارسی چه صورتهایی داشته است؟ خواهیم دید که مولوی در برابر
واژگان بیگانه رویکردی منطقی,» نوآورانه و بدون تکلف داشته است و توانایی وی در ساختن واژگان
این امکان را باو داده تا افکارش را بدون محدودیتهای واژگانی بیان کند و این مسئله او را در میان
موفقترین شاعران زبان فارسی از این جهت قرار میدهد. بنحوی که تعداد لغات نو و روش خاص او
در لغتسازی سبکش را از شاعران دیگر متمایز و این خصیصه را برای او بعنوان یک ویژگی سبکی
مطرح میسازد.
Mathnavi-e Ma'navi is one of the masterpieces of Persian literature that can be studied from different dimensions. In most of the previous researches done on Mathnavi, the interpretation of the (general, formal, mystic and theological) meanings of the verses has been presented and the grammatical properties of Mowlavi's language have been rarely studied. In the present paper, the common methods of word-formation in Mathnavi have been analyzed. For doing that, we encountered three significant questions: 1. Which word-formation methods have been used by Mowlavi? 2. How much has he observed the word-formation principles of Persian? 3. How has he dealt with non-Persian words? We will observe that Mowlavi has adopted a logical, innovative and simple approach in dealing with non-Persian words and his ability in word-formation has led him to express his thoughts without lexical limitations and this issue has made him one of the most successful Persian poets in this regard in a way that his special method in word-formation has made his style distinguished from other poets and it has become a stylistic property for him
خلاصه ماشینی:
برای انجام این امر با سه سؤال اصلی روبرو هستیم : ١) مولانا از کدام شـیوه هـای لغتسازی بهره برده است ؟ ٢) اصول لغتسازی تا چه اندازه در ساخت این لغات رعایـت شـده اسـت ؟ ٣) برخورد مولوی با کلمات غیرفارسی چه صورتهایی داشته است ؟ خواهیم دید که مولوی در برابـر واژگان بیگانه رویکردی منطقی ، نوآورانه و بدون تکلف داشته است و توانایی وی در ساختن واژگـان این امکان را باو داده تا افکارش را بدون محدودیتهای واژگانی بیان کند و این مسـئله او را در میـان موفقترین شاعران زبان فارسی از این جهت قرار میدهد، بنحوی که تعداد لغات نو و روش خـاص او در لغتسازی سبکش را از شاعران دیگر متمایز و این خصیصه را برای او بعنوان یک ویژگـی سـبکی مطرح میسازد.
حتی در مورد حروف نیز چنین ترجمه هایی بچشم میخورد، مانند «از جز» که ترجمه «من غیر» است : گرنـــه ســـاقی حلـــم بـــودی بـــاده ریـــز دیــــو بــــا آدم کجــــا کــــردی ســــتیز (همان ، دفتر پنجم ، بیت ٣١١) نیســــت غیــــر نــــور آدم را خــــودش از جـــــز آن جـــــان نیابـــــد پـــــرورش (همان ، دفتر چهارم ، بیت ٢٨٧) 13 ٣– ساختن لغات دونژاده : این امر در زبان فارسی رایج بوده و هست که در کلمات مشتق و مرکب ، گاه یک جزء آن فارسی و جزء دیگر آن غیرفارسی باشد.