چکیده:
هجوم مغول به کشور پهناور ایران ، موجب خسارات علمی، عقیدتی، سیاسی، اقتصـادی و اجتمـاعی شده است که تاکنون مورخان و اندیشمندان جهان دربارة ایـن رویـداد خشـن و غیرانسـانی سـخن گفته و قلم فرسایی کرده اند، مهمترین ضربه ای که هجوم مغول بر پیکر تمدن ایرانی وارد کرده است نابودی محافل علمی، ادبی و انسانی بوده است که سالهای سال آثار تخریبی آن بـاقی مانـده و غیـر قابل جبران شده است ، چنگیز عامل اصلی این حادثـه اسـت کـه خـوی ماجراجویانـه ، ددمنشـانه و وحشیانه به ارث مانده از بیابان نشینی خود را برجامعه متمدن و بی آزار ایرانی تحمیل کـرده اسـت ، گرچه ناشیگری و نادانی خوارزمشاه و درباریانش ، محرک اصلی این واقعه بود، اما شخصـیت خشـن چنگیز و درندگی مغولان را نباید نادیده گرفت . عطاملک جوینی، کاتب و مورخ دربار مغولان بخوبی توانسته است عمق این فاجعه را به نگارش درآورد و اثر تاریخی خود را ماندگار کند، از آنجـایی کـه قلب عطاملک در راستای همدردی با جامعه رنجور و زخم دیدة ایرانـی میتپیـد و میسـوخت و نیـز مجبور بود تا در ظاهر سلطه ، قدرت و عظمت مغولان بد کیش را تصویر نماید ناگزیر شد تا بصـورت کنایی، رمزی و ایهام گونه ، هم بر مغولان بتازد و هم آنها را بلای آسمانی و مامور الهی معرفی کنـد که نگارنده به نمونه هایی از شگردهای این نویسنده اشاره کرده است .
خلاصه ماشینی:
نسبت عطاملک به « فضل بن ربیع » وزیر هارون الرشید میرسید، ولادت وی در سـال ٦٢٣ هجـری روی داد، او و برادرش تحت تربیت پدر در همان نوجوانی بـه کارهـای دیـوانی سـرگرم شـدند و در دربار حاکمان آن دوره ، بویژه مغولان مقام و منصب والایی یافتند، خاندان جـوینی، بـویژه عطاملـک در گسترش علم و دانش آن روزگار، پیوسته کوشا بودند و اگر دانـش دوسـتی و فضـل پـروری ایـن خاندان نبود براثر هجوم قوم وحشی مغول و نابودی بسیاری از آثار فرهنگی این سرزمین بـه دسـت آنان ، امروز ما از میراث فرهنگی و تمدن دیرینۀ خود چیزی نمییافتیم ، پس از حمله هلاکو به قـلاع اسماعیلیه و فتح آن ، خان مغول فرمـان سـوزاندن قلعـه هـا را صـادر کـرد، امـا عطاملـک از هلاکـو درخواست کرد تا کتابخانۀ آنجا که منبع سرشاری از آثار با ارزش و نسخه های خطی بود از نـابودی در امان بماند، و خود به «میمون دز» رفت و بسیاری از کتب نفیس وآلات نجومی و نوشته هـای بـا ارزش آنجا را از سوزاندن مانع شد و آنها را به کتابخانۀ خود منتقل نمود که بعدها همین آثار مـورد استفادة بسیاری از دانشمندان و مورخان گردید(تاریخ ادبیات در ایران ، ج ٣ ص ١٢١١).