چکیده:
رسالت ادبیات تطبیقی، تشریح خط سیر روابط و پیوندهای ادبی ملّتهاست که باید با شناساندن میراثهای تفکّر مشترک، برای تفاهم و دوستی دیگر ملل کارآمد باشد. تقابل دو فرهنگ با دو دیدگاه و عوامل محیطی در پردازش داستان به گونهای متفاوت، نمود پیدا میکند. در این جستار، عناصر تشکیل دهنده داستان: پیرنگ، شخصیت، زاویه دید و ...، همچنین شیوه پردازش دو سخنور با زبان و فرهنگ متفاوت با یاری جستن از رویکرد تطبیقی- تحلیلی، به روش کتابخانهای مورد بررسی و تبیین قرار گرفته و «یوسف و زلیخا»ی عندلیب، شاعر، نویسنده و مترجم(قرن دوازدهم) با «یوسف و زلیخای» جامی(قرن نهم) مقایسه شده است، تا وجوه افتراق و اشتراک این دو اثر ترکمنی و فارسی مورد بررسی قرار گیرد. نتایج کلّی پژوهش: جامی با توصیفات زنده و گویا بر وسعت داستان میافزاید و عندلیب با آوردن مطالب بیشتری از رویدادها و وقایع، اثر خویش را میگستراند. هر دو راوی از زاویه دید دانای کل بهره بردهاند. بسامد عوامل متافیزیکی در عندلیب نقش اساسی را در شکلگیری پیرنگ داستان دارد؛ ولی جامی در پردازش خود از طرحی باورمندانه و منطقیتر بهره برده است.
خلاصه ماشینی:
١٧٣- ٢٠٦ تحليل و مقايسه عناصر داستان «يوسف و زليخا»ي نورمحمد عندليب و عبدالرحمان جامي * تاريخ دريافت : ٩٦/٦/١٣ خوجه سيد سيدمحمدي تاريخ پذيرش : ٩٦/١١/٩ محمد فاضلي ** *** رضا اشرف زاده چکيده رسالت ادبيات تطبيقي، تشريح خط سير روابط و پيوندهاي ادبي ملت هاست که بايد بـا شناساندن ميراث هاي تفکر مشترک، براي تفاهم و دوسـتي ديگـر ملـل کارآمـد باشـد.
تحليل و مقايسه عناصر داستان «يوسف و زليخا»ي نورمحمد عندليب و عبدالرحمان جامي / ١٧٥ پرسش هاي تحقيق در اين پژوهش تلاش شده ، با توجه به رسالت ادبيات تطبيقي به سـؤالات زيـر پاسـخ داده شود: - وجوه افتراق و اشـتراک دو اثـر عنـدليب و جـامي از لحـاظ محتـوايي و سـاختاري کدام اند؟ - عناصر داستاني: شخصيت ، پيرنگ ، زاويه ديد و ...
وي تخلـص جـامي را بـه تحليل و مقايسه عناصر داستان «يوسف و زليخا»ي نورمحمد عندليب و عبدالرحمان جامي / ١٨١ سبب ارادتش به شيخ احمد جام ، ژنده پيل ، و مولدش که در خرجـرد جـام بـوده اسـت ، براي خود برگزيد: مولــدم جــام و رشــحه اي قلمــم جرعــه جــام شــيخ الاســلامي اســت لاجــــرم در جريــــده اشــــعار بــه دو معنــي تخلصــم جــامي اســت (مقدمه هفت اورنگ ، ١٣٨٦: ٤) جامي در هرات به سال ٨٩٨ هجري، بدرود حيات گفت و در همان شهر، کنـار مـزار خواجه سعدالدين کاشغري در محلي که امروز به تخت مزار مشهور است ، به خاک سپرده شد.
کشمکش هاي داستان در هر دو روايت ، بـيش تـر از نـوع کشـمکش هـاي جسـماني و عاطفي است و در قصه ، ترس از خدا و وفاداري به عزيز مصر و عنايت حق سبب ميشـود تحليل و مقايسه عناصر داستان «يوسف و زليخا»ي نورمحمد عندليب و عبدالرحمان جامي / ١٨٣ تا يوسف دست به خيانت نزند؛ سپس يوسف به سبب رويگرداني از عشـق زليخـا زنـداني ميشود.