چکیده:
عبارتِ فاعل از «توانایی انجام فعل بهگونۀ دیگر» برخوردار است، به چه معناست؟ مباحث بسیاری در فلسفه معاصر درباره معنای این عبارت مطرح شده است. جی ای مور در کتاب اخلاق استدلال کرده است که فاعل از توانایی انجام فعل بهگونۀ دیگر برخوردار است تنها اگر بهگونۀ دیگر انتخاب کرده باشد. نخستینبار آستین ردیّهای بر تحلیل شرطی مور نگاشته و معتقد شد که دستهای از جملات با ظاهر شرطی اگر-آنگاه بهمعنای واقعی شرطیه محسوب نمیشوند؛ مثل این گزاره که «میتوانستم بهگونۀ دیگر عمل کنم اگر آنگونه میخواستم». پس از او، چیزم و لرر تلاش کردهاند هرگونه تحلیل شرطی از عبارت «S میتواند X را انجام دهد» را رد کنند. به نظر آنها گزارههایی با قالبِ «اگر C محقق باشد، S عمل X را انجام خواهد داد «با گزارۀ S» میتواند عمل X را انجام دهد» هممعنا نیست. بروس آون معادلۀ بالا را معادلهای درست میداند و معتقد است که استدلال چیزم و لرر حاوی نوعی مصادره به مطلوب است. در این مقاله ضمن مروری بر این بحث، مدعای دو طرف را بررسی کرده و خواهم گفت که اشکالهای بروس آون قانعکننده نیستند.
خلاصه ماشینی:
توانایی، توانایی انجام فعل بهگونۀ دیگر، تحلیل شرطی، آزادی، مور مقدمه اگر مطابق اصل علیت همه رویدادهای جهان (از جمله تصمیمها و اعمال ما) توسط وضعیتهای پیشین به نحو علی ضروری شده باشند، آزادی اراده چگونه امکانپذیر خواهد بود؟ به گزارههای زیر توجه کنید: (1) دترمینیسم صادق است.
مور این اعتراض کانتی را رفعشدنی میداند، اما معتقد است حل آن در گرو پاسخ به مسئلۀ ارادۀ آزاد و بهطور خاص پاسخ به این پرسش مهم است که معنای واژۀ «توانستن» چیست؟ اشکال نامعینبودن پیامدها مفروض میگیرد که درستی یا نادرستی عمل تابع آن چیزی است که فاعل میتواند بداند، ولی همانطور که خود مور نیز تاکید میکند درستی یا نادرستی عمل تابع آن چیزی است که فاعل میتواند انجام دهد؛ یعنی مسئلۀ اصلی ناظر به مفهوم «توانایی» است، نه «دانایی»؛ به دیگر سخن، بهترین پیامدهای ممکن یک عمل همواره بهترین پیامدهایی است که فاعل میتوانست انجام دهد.
اگر آنگونه که گزارۀ B میگوید، درستی و نادرستی عمل تابعی باشد از «توانایی انجام فعل بهگونۀ دیگر»، آنگاه: دستۀ اول باید بپذیرند که هیچ عملی – چه آنهایی که فاعل قبلا انجام داده است و چه آنهایی که در آینده انجام خواهد داد- نمیتواند درست یا نادرست نامیده شود، زیرا به نظر آنها فاعل بهطور مطلق فاقد توانایی «انجام فعل بهگونه دیگر» است.
لرر برای مثال، مدعی است که اگر تحلیل شرطی درست باشد، گزارههای (6)، (7) و (8) هر سه نمیتوانند صادق باشند، زیرا عطف گزاره های (7) و (8) مستلزم آن است که گزارۀ «S میتواند عمل X را انجام دهد» کاذب باشد.