چکیده:
به موجب اسناد قطعی و مکاتبات موجود در گروه های بهائی در ایران و آمریکا (که مهد امر بهائی تلقی می شوند)از ابتدا هیچ گاه موضوع تساوی حقوق زنان و مردان در تشکیلات بهائی، در سطح محلی و ملی و بین المللی، در فکر و اندیشه رهبران بهائی مطرح نبوده است. لیکن براثر توسعه اجتماعی و تثبیت حقوق اجتماعی و سیاسی زنان در جامعه بیرونی، ابتدا در آمریکا و سپس در ایران، جامعه بهائی نیز ناچار، به اعطای حقوق اجتماعی به زنان بهائی گردن نهاد
خلاصه ماشینی:
"حال آنکه همانگونه که در ادامه مقاله آمده است، امکان مکاتبه و استفسار از عبدالبهاء وجود داشته و مبنای ممانعت از ورود زنان به محفل روحانی محلی، علاوه بر نوشتههای بهاءالله در کتاب اقدس، نامههای شخص عبدالبهاء برای بهائیان آمریکا است؛ هرچند که میرزا اسدالله نیز در تثبیت این خواسته عبدالبهاء نقش مهمی ایفا کرده باشد.
آقای تورنتون چیس چند ماه بعد (19 ژانویه1910) طی مکاتبهای این بحث و دیدگاه اهالی شیکاگو را تبیین کرد: «چندسال پیش بلافاصله پس از تشکیل بیتالعدل (که نام آن بعدها، آنطور که عبدالبهاء اعلام داشت بنابر ملاحظات سیاسی و پیشگیری از برخی بدخواهیها، به بیت روحانی و یا محفل روحانی تغییر یافت) خانم ترو نامهای به عبدالبهاء نوشت و سؤال کرد آیا زنان نمیتوانند به عضویت آن درآیند؟ او صراحتا پاسخ داد که عضویت در آن خاص مردان است و در این کار حکمتی است.
مجله بهائی نجم باختر گزارشی از این انتخابات تاریخی ارائه کرده است: در غروب یکشنبه یازدهم، جامعه بهائیان شیکاگو تشکیل جلسه داده و یک نشست روحانی (Spiritual Meeting) متشکل از 9 نفر زن و مرد را انتخاب کرد، که خدمات آنان برطبق خواست عبدالبهاء عبارت است از: 1) ترویج تعالیم بهائی، 2) توجه و رسیدگی به سایر امور لازم در مورد رفاه مجمع.
بههرروی، ازآنجاکه دستور ولی امرالله در ارتباط تنگاتنگ با معنی یکی از الواح عبدالبهاء است که وعده داده که حکمت محرومیت زنان از عضویت، در آینده روشن خواهد شد و معنی دقیق آن لوح این بود که زنان موقتا از بیتالعدل شیکاگو کنار گذاشته شدهاند، لذا این عقیده و تصور که زنان بهطور دائمی و همیشگی از عضویت در بیتالعدل جهانی محروم باشند، میتواند برداشت ناصحیح و ناصوابی باشد."