چکیده:
یکی از پرکاربردترین قوالب شعری فارسی . رباعی است که بسیاری از شاعران و عالمان و عارفان
صرفا یا اکثرا اندیشههای خود را در آن شکل دادهاند. این توجه به رباعی و کثرت رباعی سرایی تا بدان
جا بوده که گردآوری رباعیات هم مورد توجه قرار گرفت و چندین گونه رباعی نامه از سده ششم به بعد
تدوین شد. نخستین و کهنترین نمونه از این دست رباعی نامههای فارسی مجمع الرباعیات ابوحنیفه
عبدالکریم بن ابیبکر است که بین سالهای ۶۰۰-۵۸۴ ق جمع و به محبیالدین بن قلج ارسلان تقدیم
شده است. تمام این کتاب به دست ما نرسیده و تنها انتخابی از آن در مجموعه شماره ۲۳۸ حالت افندی
کتابخانه سلیمانیه ترکیه در ۴ برگ باقیمانده است. این مقاله ضمن معرفی انواع رباعینامهها و بررسی
این ژانرء به صورت خاص به معرفی مجمع الرباعیات. شاعران, ساختار. موضوعات و رسمالخط آن
پرداخته و متن کامل رساله نیز به صورت تصحیح انتقادی بدان ضمیمه شده است. در پایان » تصویر
دستنویس نیز به صورت نسخه برگردان منتشر شده است.
خلاصه ماشینی:
"بهروز ایمانی تهران ـ زمستان 1388 الاختیارات من مجمع الرباعیات ابوحنیفه عبدالکریم بن ابیبکر، تقدمه الملک العادل محییالدین بن قلج ارسلان ـ رحمهالله 1 ـ در مدح صحابه و ملوک، و معشوق قصاب و بریانگر و درزی و کلاهدوز و خباز و تیرگر و کمانگر وگویباختن و بتک 2 زن و گازر و رنگرز و کفشگر و صراف و زردوز و آهنگر و فقاعی 3 و نعلبند و اشتربان و فصادو خرنشین و رکابدار، و حلاج و محمد نام و عمرنام و حبش و فاخر و یعقوب و مسعود و محمود و اسحاق وعثمان و حسن و ستاره و دردانه و ماه ملک، و علوی و رومی، و چنگزن و نای زن و مطرب و دفزن وخوشآواز و کودک رقاص، و چهارشهر و چهار گل و چهار مذهب و گوهر و چهار ترکیب و چهار عناصر، و لباسازرق و لباس سپید و آسمان گون و قباء زرد، و کمر زرین و گوشواره زر و سیم بمروارید، و فصد زدن و موی شانهکردن 4 و در آینه نگریستن، و در لب و زلف و خط، و رنجور شدن معشوق، و در صبح و در دهلزن و مؤذن و در هر سه، و برای خروس، و حنا در دست کردن، و تجنیسات و قسمیات، و التماسات 5 ، و در شکایت از روزگار، ومصنوعات، و درآمدن معشوق از سفر و آمدن عاشق از سفر، و در موی 6 ، و در غریبی و عاشقی، و در پیغامفرستادن به زبان باد و در نامه نبشتن به معشوق /194 a/ و در احوال مختلف از هر گونه، و در مطایبه، و در پیری وناتوانی و در آنچ ازین جهان میباید رفتن، و در قصاید، و در پند و موعظه، و ختم کتاب."