چکیده:
اعتقاد به ظهور منجی در آخر الزمان،ریشه در دل تاریخ داشته و منحصر به اسلام و تشیّع نیست،بلکه کم و بیش همه ادیان الهی،صرف نظر از نوع جهان بینی و اختلاف هایی که در ویژگی های منجی موعود دارند،نوید آمدن وی را داده اند و برای او نشانه هایی ذکر کرده اند.در دین اسلام یعنی در میان شیعه و اهل سنّت،تفسیر روشنی از ظهور مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ارائه شده و چگونگی قیام و حوادثی که به عنوان نشانه نزدیکی ظهور رخ خواهد داد بیان شده است.اما با این وجود برخی از مستشرقان به عنوان محقّق و پژوهشگر علوم مذهبی و دینی،قدم در این عرصه گذاشته و بدون اطلاع و آگاهی کافی و درست از اصل موعود اسلام و مسئله«مهدویت»،درصدد ارائه نظریات نادرست و زیر سوال بردن مسئله«وجود مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف»برآمده اند و با عنوان کردن مطالبی بدون سند و نسبت دادن آن مطالب به اهل سنّت،سعی در تخریب و انکار باور مهدویت دارند و بدین ترتیب موجب انحراف و به غلط افتادن مخاطبان،در شناخت اسلام،تشیّع و حضرت مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف می شوند.در حالیکه بزرگان اهل سنّت،خود در مهم ترین و قدیمی ترین کتاب هایشان مسئله اعتقاد به مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و ظهور ایشان را با آیات قرآن و روایات فراوان مطرح ساخته اند.نوشتار حاضر با روش توصیفی-کتابخانه ای و با رویکردی تحلیلی بر آن است تا ابتدا معنا و مفهوم واژه«مهدی »را که در دائرة المعارف بریتانیکا در مقاله«مهدی»نوشته شده بررسی و نقد نماید،همچنین با طرح شبهات موجود در این مقاله،به نقد آن ها با استفاده از منابع مهم شیعه و اهل سنّت بپردازد.تلاش نویسندگان این پژوهش،تبیین بی اساس بودن شبهات مطرح در این مقاله و عدم آگاهی نویسنده و یا نویسندگان آن،از منابع اهل سنّت و نقطه نظرات آنان در مسئله مهدویت است.نویسنده با غرض ورزی و عدم اطّلاع کافی نسبت های ناروایی به علمای اهل سنّت داده است.
Believing in the emergence of a Savior in the end of the world is a common teaching in all divine religions, including Islam, despite their disputes over His characteristics and signs. A majority of Muslim scholars, whether Shia or Sunni, reveal a clear explanation on the quality of the emergence of Mahdi, their believed Savior, and its concurrent events.
However some orientalists, due to their insufficient knowledge over the doctrine of Mahdaviyyah in Islam, tend to relate some inaccurate non-
documented statements about it. These statements not only put the whole
doctrine under question but also misguide the audience who get interested in knowing Islam, Shiism and Mahdi, the Promised.
Based on a descriptive-analytical method and getting use of significant
Shii and Sunni sources, this paper aims at a critical survey of first: the definition of the term Mahdi in an entry of Encyclopedia Britannica, under the same name; second: the demurs and claims through the entry, as well as proving their baselessness and lack of reliable documents.
According to our findings, the authors of the entry, due to their insufficient knowledge over the doctrine of Mahdaviyyah in Islam, tend to
relate some inaccurate non-documented statements about it, as quotations
ascribed to Muslim scholars.
خلاصه ماشینی:
"اینها نمونههایی است از کتب اهلسنت و مفسران آنان که آیاتی از قرآن را با قیام حضرت مهدی( منطبق نمودهاند؛ و آنچه در تفاسیر شیعه از امامان معصوم( در این رابطه ذکر شده است دهها برابر میباشد؛ و از آنجا که اعتبار و حجیت قول و فعل عترت، در جای خود از طریق قرآن و روایات پیامبر( به اثبات رسیده است، جا ندارد که کسی به تمسک شیعیان به روایات منقول از ائمه و اهلبیت پیامبر( خدشه نماید (برای آگاهی بیشتر در مورد آیات مهدویت در قرآن و تفاسیر اهلسنت بنگرید: هاشم العمیدی، 1379: 59- 65؛ ورمزیار، 1394؛ مؤسسه معارف اسلامی، 1428: ج7؛ طباطبائی و دیگران، 1389).
روایات انبوهی که بسیاری از آنها فوق حد تواترند، از طریق اهلسنت درباره قیام مهدی( از سوی رسول خدا( نقل شده که از آن جمله است: لو لم یبق من الدنیا إلا یوم واحد لطول الله عزوجل ذلک الیوم حتی یبعث فیه رجلا من ولدی اسمه اسمی؛ اگر از عمر جهان جز یک روز باقی نمانده باشد، خداوند بزرگ آن روز را طولانی خواهد کرد، تا اینکه برانگیزد در آن روز مردی را از فرزندانم که نام او نام من است (ابوداود، ج4، 106، ح4282؛ طبرانی، ج10، 166، ح10222 و 10224؛ حاکم نیشابوری، ج4، 442؛ ابناثیر، ج11، 48، ح7810؛ همچنین ر."