چکیده:
داستان تراژیک سیاوش یکی از داستان های بسیار مهم و درخور توجه شاهنامه فردوسی است. در مقاله حاضر، این داستان ازمنظر تحلیل انتقادی گفتمان برپایه الگوی کنشگران اجتماعی ون لیوون بررسی شده است تا مشخص شود کارگزاران اجتماعی در آن چگونه به تصویر کشیده شده اند و فردوسی با توجه به کارکرد منحصربه فرد شاهنامه چگونه گفتمان ها را با مولفه های زبانی تولید و بازنمایی کرده است؟ برای نیل به این هدف، ابیات گفتمان مدار مشخص، دسته بندی و تحلیل شده اند. یافته ها نشان می دهد فردوسی در این داستان از مولفه های پوشیده و صریح تقریبا یکسان استفاده کرده است. ازاین رو، پوشیده سازی راویان و ناقلان نیز تقریبا به اندازه شخصیت پردازی و صحنه آرایی در این داستان اهمیت دارد. افزون براین، اگرچه داستان سیاوش روایتی باستانی است، بار عاطفی، ایدئولوژیک و جهان بینی فردوسی را نیز به همراه دارد و نشان دهنده آرمان خواهی و هویت طلبی اقوام ایرانی و رمز پایداری ایران و نبرد همیشگی میان خیر و شر و ایران و انیران است که درنهایت به پیروزی خیر بر شر، و ایران بر انیران می انجامد و مرگ مظلومانه سیاوش نیز کین خواهی ایرانیان را به دنبال می آورد و تولد و باروری پسرش کیخسرو هم پیروزی بر افراسیاب را رقم می زند.
The Tragic story of Siavash is one the significant and remarkable stories in Firdausi’s Shahnameh. In this article، the authors will study this story through the lens of Critical Discourse Analysis and based on Van Leeuwen’s network of Social Actors. This is to show how social interactors have been portrayed and see how the poem has reproduced and represented the discourses by linguistic parameters. To this end، dialogic couplets have been singled out، categorized and analyzed. The findings show that Firdausi has equally used latent and manifest parameters. Therefore، concealment of the narrators is as important as characterization and the development of the setting. Moreover، although the story of Siavash is an ancient narrative، it carries with itself Firdausi’s worldview and his emotional، ideological overtone and thus represents Iranian’s idealism، their zeal for identity and conflict between Good and Evil and the final triumph of the Good. The death of Siavash entails the vengeance of the Iranians، and the birth of his son، Keykhosrow، brings about the victory over Afrasiab.
خلاصه ماشینی:
"در مقالة حاضر، این داستان ازمنظر تحلیل انتقادی گفتمان برپایة الگوی کنشگران اجتماعی ونلیوون بررسی شده است تا مشخص شود کارگزاران اجتماعی در آن چگونه به تصویر کشیده شدهاند و فردوسی با توجه به کارکرد منحصربه فرد شاهنامه چگونه گفتمانها را با مؤلفه های زبانی تولید و بازنمایی کرده است ؟ برای نیل به این هدف، ابیات گفتمانمدار مشخص ، دسته بندی و تحلیل شدهاند.
بیان مسئله هدف مقالة حاضر، بررسی ساخت های گفتمانی در تحلیل متنی مانند داستان سیاوش از شاهنامة فردوسی است و اینکه ویژگی های متن گفتمان مدار چگونه در این داستان انعکاس یافته و فردوسی از منظر گفتمان شناسی انتقادی ، برپایة الگوی کنشگران اجتماعی ون لیوون ، که مبتنی بر مؤلفه های جامعه شناختی ـ معنایی است ، چگونه کارگزاران اجتماعی را تصویر کرده است و با توجه به کارکرد اجتماعی خاصی که شاهنامه از گذشته تا امروز داشته ، شاعر چگونه با مؤلفه های زبانی ، درونه و محتوای اثر خود را بیان کرده است .
در این بررسی ، پس از به کارگیری الگوی کنشگران اجتماعی ون لیوون در داستان سیاوش و با توجه به تجزیه و تحلیل داده ها در زمینة مؤلفه های گفتمان مدار پوشیده و صریح ، مشاهده می شود که بیشترین بسامد به ترتیب به مؤلفه های صریح نام دهی و مشخص سازی ، هرکدام با ٢٠درصد و طبقه بندی با ١٦درصد مربوط می شود."