چکیده:
ولایت و اختیارات فقیه از مباحث مهمی است که به ویژه در عصر غیبت، مورد
توجه عالمان دینی بوده است. این مسئله در زمان فعلی که حکومت به دست
عالمان دینی است، جایگاه و اهمیت مضاعفی یافته است. سخن در محدوده
اختیارات فقیه، بسیار است و یکی از ادله مربوط به آن، حدیثی مشهور به نام
شهرت یافته است. این حدیث در دو مجموعه روایی مربوط « مجاری الامور »
به قرن های سوم و چهارم هجری یعنی المعیار و الموازنه و تحف العقول نقل
شده است و بخش هایی از آن نیز به طور پراکنده در نهج البلاغه یافت می شود.
اما از آنجا که این نقل ها به صورت مرسل است، هیچ کدام قابل استناد نمی باشد.
بدین ترتیب حدیث مزبور اعتبار لازم را جهت استناد ندارد. اما درباره دلالت
این حدیث، از مجموع چهار اشکال مطر حشده، تنها یک اشکال (اشکال سوم)
پذیرفتنی است. با این وصف، روایت مزبور نه از جهت سندی قابل اعتماد است
و نه به لحاظ دلالی برای اثبات
«ولایت مطلقه فقیه» شایسته استناد می باشد.
خلاصه ماشینی:
"در آن قسمت از حدیث که بر «ولایت فقیه» استناد شده است، واژۀ «العلماء» به کار رفته است: «مجاری الأمور والأحکام علی أیدی العلماء باللٰه الأمناء علی حلاله وحرامه»؛ جهتدهی و زمام امور و احکام در کتاب الهی به دست عالمان الهی است؛ آنان که نسبت به حلال و حرام او امیناند.
. گرچه ظاهرا آخوند خراسانی با عنایت به همین فراز، مراد از «العلماء» را ائمه( میداند، تأملی در عبارت، خلاف آن را میفهماند؛ زیرا همان مقام و منزلتی که حضرت در ابتدای این قسمت به علما نسبت میدهد، پس از چند جمله به همان مخاطبینی منسوب میکند که مورد نکوهش شدید قرار گرفتهاند؛ به این نحو که حضرت در ابتدا میفرماید: «شما مصیبتبارترین مردم هستید؛ زیرا مقام و منزلت عالمان ـ اگر میفهمیدیدـ از شما گرفته شده است» 1 و سپس اضافه میکند: «شما جایگاه خود را به ظالمان واگذار کردید و امور [دین] خدا را به آنان سپردید»؛ 2 یعنی همان عالمانی که حضرت جایگاه ویژۀ آنان را بیان میفرماید: «مجاری الأمور والأحکام علی أیدی العلماء باللٰه...
این اهداف با به دست گرفتن حکومت و سلطنت تحقق مییابد، وگرنه به صرف تبلیغ و بیان احکام در سرزمینی که حاکمان ستمگر و معاند بر آن فرمانروایی میکنند، چگونه میتوان به آن اهداف رسید؟ با تأملی در این قسمت از حدیث، به نظر میرسد مراد از اینکه حضرت میفرماید: «ذلک بأن مجاری الأمور والأحکام علی أیدی العلماء باللٰه الأمناء علی حلاله وحرامه فأنتم المسلوبون تلک المنزلة» 2 این است که باید رتق و فتق امور، بیان مسائل و احکام اسلامی و اجرای آن، همه به دست شما میبود؛ ولی این جایگاه را به لحاظ کوتاهیهای خود از دست دادید."