چکیده:
در این مقاله رابطه بین پزشک و بیمار را مورد مطالعه قرار دادیم. با مفهوم دارونماها شروع کردیم که در آن طبیب
بدون دادن دارو به بیمار آنها را معالجه می کند. سازازس تاماس (Szasz Thomas) سه نوع رابطه را در این مورد
تشخیص می دهد. ( 1) رابطه کنش متقابل فعال و غیر فعال ( 2) رابطه ای که بیمار در فرایند درمان با پزشک همکاری
دارد ( 3) رابطه متقابل. ما همچنین مدل های تحلیلی گافمن و الگوهای متغیر پارسن و عقاید دیوید تاکدت در خ صوص
پزشک ها را مورد بررسی قرار دادیم.
خلاصه ماشینی:
"این بررسی در تأیید این نظریه انجام گرفت تا معلوم شود گروه دوم کـه تجربـه قبلی خانوادگی برای سازگاری با کار در کارخانه و پذیرش شرایط زندگی صنعتی را داراست نسبت به گروه اول که به تازگی با چنین تغییری در زندگی مواجـه شـده اسـت ، آیـا کمتـر تحت تأثیر تغییر شرایط محیط و احتمال بروز عوارض ناشی از آن قرار می گیردیا خیر؟ پس از انجام تحقیقات همان طور که پیش بینی می شد معلوم گردیـد گـروه اول علائـم مرضـی بیشتری را نشان داده و میزان بالاتری از غیبت در کار به علت بیماری را به خود اختصـاص داده است .
این دانشمندان همچنین کشف کردند که میزان افسردگی در زنان طبقه کـارگر بیشـتر از زنان طبقه متوسط اجتماعی است این اختلاف فقط به خاطر ایـن نیسـت کـه زنـان طبقـه کارگر بیشتر در معرض حوادث و امـراض هسـتند بلکـه چهـار عامـل ثـانوی دیگـر نیـز در افسردگی آنان نقش مهمی داشته است : نداشتن دوست و مصـاحب نزدیـک ، داشـتن فرزنـد زیاد( لااقل ٣ کودک زیر ١٥ سال ) از دسـت دادن مـادر در دوران کـودکی ، نداشـتن شـغل مناسب ، به گفته دانشمندان مزبور اگر زنی در زندگی خود بـا ایـن چهـار عامـل دسـت بـه گریبان باشد در صورت روبه رو شدن بایک حادثه شدید برای ابتلاء بـه افسـردگی آمـادگی بیشتری نشان می دهد."