چکیده:
تثبیت نظام جمهوری اسلامیایران و کاهش آشکار تهدید تروریسم در داخل کشور می تواند منجر به این باور شود که رشد تروریسم و تعدد گروه های تروریستی در اطراف مرزهای ایران تا زمانی که گروه های مذکور وارد خاک ایران نشده اند، تهدیدی جدی علیه امنیت ملی کشور محسوب نمی شود و درگیری با گروه های موصوف در بیرون مرزها برخلاف منافع ملی است. این نوشتار با بهره گیری از آمار و داده های مستند، با روش توصیفی و تحلیلی و با روش شناسی «رئالیسم نئوکلاسیک» ضمن بهره گیری از آموزه های نظریات مختلف در حوزه روابط بین الملل افزون بر معرفی ایران به عنوان قدرت منطقه ای، می کوشد تا با ارزیابی مخاطرات تروریسم نوظهور خاورمیانه به این پرسش پاسخ دهد که وجود گروه های تروریستی در منطقه چه تاثیری بر هژمونی و قدرت منطقه ای ایران می گذارد؟ این پژوهش نشان می دهد که تروریسم نوظهور خاورمیانه، هژمونی و قدرت منطقه ای ایران، این کشور را به عنوان قدرتمند ترین دولت ضدتروریست منطقه غرب آسیا از درون و بیرون مورد چالش قرار داده است و تهدیدی جدی برای بسط همگرایی منطقه ای و دست یابی به اهداف اقتصادی و توسعه یافتگی ایران محسوب می شود.
Recent developments in Arabic and Middle Eastern countries، particularly Iraq and Syria have caused a sensitive and critical status in this area. U.S global hegemony continued to provoke terrorism and other terrorist outfits. Meanwhile the rise of new emergency terrorist group such as ISIS have destabilized the Middle East and entrenched the region as the major source of global terror. Even the more stable states، such as Turkey and Saudi Arabia، display strong terrorist tendencies and support radical groups that engage in terrorism. Therefore، several major developments in the Middle East will keep the region a wellspring of terror and a source of inspiration for radicals for the foreseeable future. According this article terrorism tries to weak the regional power of Iran since our analysis has shown that Iran is the only country in the region that fights really against the terrorism. This article by using descriptive & analytical methods which based on theoretical teachings of international relations studies will show that terrorism and terrorist groups are the serious threats for national interesting of Islamic republic of Iran، by arguing that some of the stable countries in the region in all its manifestations breed terrorism.
خلاصه ماشینی:
در پاسخ به این پرسش که چه عواملی هژمون منطقه ای ایران را می سازد؟ این مفروض اساسی وجود دارد که هژمون منطقه ای بودن آسان نیست و این موقعیت به موجب پیوندهای که با سیاست جهانی و منطقه ای برقرار می کند، می تواند در موقعیتی بی ثبات قرار گیرد و هم از درون منطقه و هم از بیرون مورد چالش قرار گیرد (٢ :٢٠٠٧ ,Prys)؛ بنابراین در بین بسیاری از معیارهای که برای قدرت منطقه ای بودن یک کشور بیان شد، به نظر می رسد سه معیار که از منظر «ادراک »١ سیاسی نیز می تواند مفیدترین و کامل ترین معیارها برای سنجش قدرت ایران به عنوان هژمون منطقه ای باشد عبارت است از: نخست - اذعان داخلی یا «خودانگاری »؛ دوم - سپس تصدیق خارجی یا «دگر پنداری »؛٢ سوم - توان «کنشگری » در منطقه که بر اساس این سه معیار می توان مشخص کرد که آیا ایران می تواند هژمون منطقه ای باشد یا خیر؟ خودانگاری از قدرت منطقه ای ایران پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ١٣٥٧ این احساس را در بین بسیاری از ایرانیان ایجاد کرد که به منظور جبران ناکامی های تاریخ ایران، باید آرمانهای گذشته با احساس و شدت بیشتری بیان شوند.
همچنین اندیشکده فرانسوی «روابط بین الملل » در مقاله ای به قلم «کلمنت ترم»، در رابطه با ایدئولوژی جمهوری اسلامی و تقابل ایران و رژیم صهیونیستی می نویسد؛ ازآنجاییکه ایران آغاز تحولات عربی در سال ٢٠١١ را ادامه انقلاب اسلامی می دانست ، تلاش کرد با برجسته کردن نقش اسلام از فرصت پیش آمده برای تغیر چهره خاورمیانه و روی کار آمدن نیروهای نزدیک به خود استفاده کند؛ اما با سرایت اعتراضات به سوریه و دخالت نیروهای خارجی و دست برتریافتن نیروهای تکفیری در بخش هایی از منطقه ، سیر تحولات به شکلی شد که ایران دیگر نمی توانست همچون گذشته نفوذ مستقیم معنوی و متاژئوپولتیکی خود را تداوم بخشد و این رویداد در عمل به عنوان جلوگیری از نفوذ معنوی ایران و محور مقاومت قابل تعریف بود (خبرگزاری فارس:١٣٩١).