خلاصه ماشینی:
"تحقیقات روانشناسان رشد نشان داده است که وراثت (آمادگیهای ارثی که از طریق ژن به فرزندان انتقال مییابد ) و محیط (فراهم بودن امکانات لازم در جهت افزایش توانمندیهای کودک) میتواند در وضعیت آیندۀ کودک و نوجوان تأثیر داشته باشد، لذا خانوادههایی که از لحاظ اقتصادی در سطح مطلوب باشند، والدینی که از تحصیلات بالا برخوردار باشند، مسئولیتپذیری والدین و پذیرش بدون قید و شرط و بدون توجه به ناتوانیهای فرزند و...
زمانی که صحبت از شرایط خاص هر کودک مطرح می شود، غالبا ذهن والدین و آموزشکاران معطوف به کودکان دارای نیازهای خاص (مانند کودکان استثنایی بالا وپایین و یا کودکان با اختلال یادگیری یا کودکان کمتوان و ناتوان جسمی) میشود؛ اما آنچه در این نوشتار به آن پرداخته میشود، خاص بودن از نوعی دیگر است.
مریم مرشدی (یکی از والدین دانشآموزان و کارشناس انجمن اولیا و مربیان): تغییر یادگیری در کودکان، چگونه؟ دورۀ ابتدایی دورهای است که به لحاظ عاطفی، جسمانی و روانی، دانشآموزان در مرحلۀ رشد قرار دارند و لازم است که والدین با شناخت ویژگیهای مختلف دانشآموزان در این دورۀ سنی، در صدد رفع هرچه بهتر نیازهای مختلف آنها باشند.
کودک در این دوره، خواندن، نوشتن و حساب کردن را میآموزد، علاقهمند است کارهایش را خوب انجام دهد، محتاطانه عمل میکند، اعتمادبهنفس دارد و میخواهد هر کاری را خودش تجربه کند.
او نشان داد که در مغز چهار حیطۀ مشخص A,B,C,D) ) وجود دارد که کنشهای حل مسئله و تفکر ما را مشخص میکند و معتقد است هر کسی دارای ترکیبی منحصر به فرد از این رجحانها یا ترجیحات فکری است که این رجحانها به رفتارهای مختلف منجر میگردد (وسلی، 1994)."