چکیده:
تاریخ ادبیات کودکان کنیا در دههی ۱۹۶۰ با استقلال از حاکمیت استعمار
انگلستان آغاز شد. آنچه سهم کودکان از ادبیات پیش از استعمار بود گویی به
پدر و مادرانشان تعلق داشت . کودکان با لالایی به خواب میرفتند, با چیستانها، ترانهها و حکایتهای عامیانه سرگرم میشدند و با شنیدن اساطیر پهلوانان قوم
خویش را میستودند و سهم آنها گونهای از ادبیات شفاهی بود که از شنیدن
آن لذت میبردند: سپس به حافظهی خود سپرده و برای نسلهای بعد واگویه
میکردند. در طول دوران استعمار، خواندنیهای کودکان به کتب درسی و ادبیات
غرب محدود میشد که ترویج فرهنگ و ارزشهای غربی و مسیحیت را در جهت
رسیدن به اهداف چپاولگرانه به دنبال داشت. استقلال سیاسی کنیا در سال
1963 منجربه رشد فضای فکری شد و برادبیات کودکانی تاکید داشت که فارغ از
هرگونه تبعیت و براساس ارزشهای کودک آفریقایی. بدون تابعیت ازغرب و الگوی
فرهنگی آن» محترم شمرده میشد .
خلاصه ماشینی:
"« این گفته به تنهایی اهمیت دوران کودکی را برای ما روشن می سازد و برطبق آن مرحله ی کودکی می تواند نئنان دهنده ی آینده ی کودک دربزرگسالی باشد و اهمیت دوران کودکی سبب شده است ادبیات خاص این دوره در ئنکل دهی شخصیت کودکان فاکتوری مهم به شمار آید.
این کتاب های مذهبی را انجمن داننئی مسیحیت تولید می کرد و عک وه بر این ها نویسندگان اروپایی نظیرایزالجی هر~نت کتاب هایی به زبان سواحیلی برای کودکان نوشتند.
هدف اصلی از تدوین این آثار اطمینان بخشیدن به این موضوح بود که کودک آفریقایی، که در سایه ی استعمار متولد شده و رمئند می کند، باید از اسطوره های ادبی کهن خود درک درستی داشته و قدردان آن ها باشد (_ ۵ اا> ٨ .
> ٥ »م در بسیاری از این موسسه های چاب و نشر، متون خواندنی فراوانی برای کودکان و نوجوانان به زبان انگلیسی و سواحیلی یافت می شد.
بنابراین، کودکان کنیا پس ازطی دوران استعمار، که ازحقارت تبارآفریقایی خود رنج می بردند ومجبوربه خواندن مواد نامربوط به خود بودند، توانستند با برقراری استقک ل و به دنبال آن دموکراسی تا حدودی به ثبات سیاسی و اقتصادی برسند و ارتباطی دوسویه بین زبان مادری و انگلیسی برقرارکنند و به تعادلی بین آثار با محوریت آفریقایی و دیدی منبت به آنار سایر ملل دست یابند."