چکیده:
جبل عامل، منطقهای است در جنوب لبنان، مشرف بر دریای مدیترانه که تا حدود فلسطین امتداد دارد و شامل شهرهای صور، صیدا، بنت جبیل، نبطیه و...است. ساکنان جبل عامل، شیعه هستند و اشتراکات دینی و اعتقادی زیادی با مردم ایران دارند و ازآنجاکه آنها نیز مانند ایرانیان، زیر سلطه استعمار و تجاوزات دشمنان قرار داشتهاند، شباهت های زیادی میان اشعار عاشورایی شاعران دو منطقه وجود دارد. در ایران، سرنگونی نظام شاهنشاهی و پیروزی انقلاب اسلامی، فصلی جدید در شعر عاشورایی معاصر گشود و جریانی نو در سرایش آثار مذهبی و عاشورایی پدید آورد که تنوع و گستردگی آن، در هیچ دورانی وجود نداشته است. از سوی دیگر، در جبل عامل نیز حضور استعمارگران و تجاوزات پیدرپی رژیم صهیونیستی و مقاومت مردم لبنان در برابر آنها، سبب شده است تا شاعران، بیشازپیش به شعر عاشورایی بپردازند. در این مقاله، سعی شدهاست که مهمترین مضامین مشترک عاشورایی در شعر معاصر دو سرزمین، مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد.
Jabal Amel is a region in the Southern Lebanon, near the Mediterranean Sea, extending as far as Palestine. It includes the cities of Sour, Sidon, Bint Jbeil, Nabatieh. The inhabitants of Jabal Amel are Shiites and share many religious beliefs with Iranians. Therefore, there are many similarities in Ashoura poetry of Jabal Amel and Iran. In Iran, the fall of the monarchy and the victory of the Islamic republic opened a new chapter in contemporary Ashura poetry and created a new trend in the composing of religious, Ashoura poetry, the diversity and expansion of which was unprecedented. On the other hand, the presence of colonizers, the frequent invansions of the Zionist regime, and the resistence of Lebanese people against them in Jabal Amel have led poets to work on Ashura poetry more than before. This study tries to study and analyze the main common Ashura themes in contemporary poetry of the two regions.
خلاصه ماشینی:
53 :1386 «ابراهیم بری»، در بیان ظلم ناپذیری امام و نابودی ناگزیر ستمکاران ، بیان میکند که امام ، جاودانه است و جاودانگی، هرگز با حکومت بنی امیه که پایه و اساسش بر گناه استوار است ، پیمان نمیبندد زیرا اتحاد بین جاودانگی و گناه ناممکن است : یــأبی الخلود بــأن یحــالف دولــۀ غـلـبــت عـلـی أخـلاقـهــا الآثــام (بری،١٩٧٠: ١٨١) «خوش دل تهرانی»، فلسفۀ عاشورا و قیام امام حسین را خلاصه در این جمله میداند که مرگ باعزت ، بهتر از زندگی همراه با ذلت و خواری است : بزرگ فلســفه قتل شــاه دین این اســت که مرگ سرخ به از زندگی ننگین است نه ظلم کن به کســـی نی زیر ظلم برو که این مرام حســــین و منطق دین است (تابع ، ١٣٧٠: ١٩٦) «محسن امین » میگوید: امام حسین (ع )، از خاندانی است که نبوت در آن فرود آمده است و در بزرگی و عظمت این خاندان ، سوره های قرآن نازل شده است و هرگز، چنین کسی زیر بار ننگ و ذلت بیعت با یزید نمیرود: نحن الأل فینــاال نبوة أنزلــت و تنزلت فی فضــلنا الســـــــورات هیهــات مثلی لا یبــایع مثــــــلــه و النور ما قیســت به الظــــــلمات (نورالدین ، ١٤٠٨: ٢٠٢) در شعر شاعرن ایرانی، این فریاد عزت خواهی و زیر بار ظلم نرفتن ، ندایی است که هرگز درگذر روزگاران خاموش نمیشود و همواره ، این ندا، سرمشق و الگوی آزادگان است و آزادگان در پیروی از هیهات من الذلۀ امام ، در راه آزادی انسان از قیدوبندهای ستمگران ، جان خویش را فدا میکنند: آید هنوز از دل این رواق نیــــــــــــلگون در گوش هوش بانگ رسـای تو یا حسـین کآزاده تن به پســـتی و ذلت نمیدهد فریاد عزت است ندای تو یا حــــــــسین (شاهرخی، کاشانی، ١٣٧٨: ٥٣) «محمد نیک » نیز «هیهات منا الذلۀ» را پیام اعجازآفرین امام میداند: چهارده قرن است خون معجزنمایی میکند در شـــگفتم من زاعجازپ یامت یا حســـین بر ســـر هیهات من الذلۀ ســـرها میدهند جان به قربان تو و شـــور کلامت یا حســـین (غفورزاده ، ١٣٨٠ ش :١١٧) ٢-١-٢-حضرت زینب (علیها السلام ) با جستاری که در شعر معاصر هر دو سرزمین به عمل آمد، معلوم شد که در مقیاس کلی و به طور مجموع ، شاعران معاصر ایران به لحاظ کمی و کیفی بیشتر به شخصیت حضرت زینب پرداخته اند.