چکیده:
از مقایسـه متـون نظـم و نثـر و آثار تاریخـی که در این مقـاله موردبررسی قرارگرفته مـوارد زیر محقق میشود، دارا بن بهمن معروف به دارای اکبر (در برخی منابع داراب نیز آمده است ) و دارای دارایان معروف به دارای اصغر آخرین پادشاه کیانی میباشند که در ادبیات داستانی و حماسی ایران زمین نام و نشان دارند. از این طریق درمییابیم که راه یافتن عناصر تاریخی در داستان های پهلوانی ایران از شرح پادشاهی بهمن آغاز و در شرح سلطنت دارای اصغر کامل شده است ، البته داستان داراب بدان اختصار که در شاهنامه میبینیم نبوده و شاهد مدعای ما کتاب داراب نامه طرسوسی است داستان دارای دارا در شاهنامه مفصل تر از داستان داراب است ، در متون نظم و نثر فارسی داستان هایی از دارای ذکرشده است ازجمله سعدی در بوستان باب اول حکایتی از دارا نقل میکند و در تاریخ بلعمی و مجمل التواریخ و بند هشت نیز جنگ میان اسکندر و دارا ذکر گردیده است . از موارد دیگر که در این مقاله محقق میشود زمان پادشاهی آن ها است که بنا بر ماخذ فارسی و عربی و آنچه در شاهنامه ذکرشده ١٢ و ١٤ سال است . در سلسله هخامنشی سه پادشاه ، داریوش نام داشته اند و داریوش سوم که از اسکندر شکست خورد با دارای داری مطابقت دارد. در دیگر آثار فارسی نیز از دارای سخن به میان آمده ازجمله : تاریخ سیستان ، حماسه سرایی در ایران ، فارسی نامه ابن بلخ ، فرهنگ تلمیحان ، شاهنامه ابومنصوری، ثعالبی خدای نامک نامه و... که جهت غور بیشتر و شفاف شدن زندگی دارای میتوان به آن ها مراجعه نمود.
خلاصه ماشینی:
بررسي تاريخي دارا و داراي داريان در متون نظم و نثر پارسي محمد طيب کشاورزي کارشناس ارشد تاريخ چکيده از مقايسـه متـون نظـم و نثـر و آثار تاريخـي که در اين مقـاله موردبررسي قرارگرفته مـوارد زير محقق ميشود، دارا بن بهمن معروف به داراي اکبر (در برخي منابع داراب نيز آمده است ) و داراي دارايان معروف به داراي اصغر آخرين پادشاه کياني ميباشند که در ادبيات داستاني و حماسي ايران زمين نام و نشان دارند.
از اين طريق درمييابيم که راه يافتن عناصر تاريخي در داستان هاي پهلواني ايران از شرح پادشاهي بهمن آغاز و در شرح سلطنت داراي اصغر کامل شده است ، البته داستان داراب بدان اختصار که در شاهنامه ميبينيم نبوده و شاهد مدعاي ما کتاب داراب نامه طرسوسي است داستان داراي دارا در شاهنامه مفصل تر از داستان داراب است ، در متون نظم و نثر فارسي داستان هايي از داراي ذکرشده است ازجمله سعدي در بوستان باب اول حکايتي از دارا نقل ميکند و در تاريخ بلعمي و مجمل التواريخ و بند هشت نيز جنگ ميان اسکندر و دارا ذکر گرديده است .
٣- دارا پسر داراب دارا به روايت همه مورخان و چنانکه در شاهنامه ميبينيم آخرين پادشاه کياني است که پسر داراب و از فرزند ناهيد دختر فيلقوس يعني اسکندر کهتر بود و شهر زرنوش را بنا نهاد اما پس از قيام اسکندر و سه رزم با او بکرمان گريخت و از اسکندر تقاضاي صلح کرد و چون آشتي امکان نيافت از فور پادشاه هند مدد خواست اما اسکندر از پس او لشکر کشيد و در اين هنگام دو دستور او ماهيار و جانو هيار به اميد رسيدن به جاه و مقام در خدمت اسکندر او را هلاک کردند و کشور ايران به دست اسکندر افتاد.