چکیده:
محققان اسلامی از منظرهای مختلف به مقولۀ اخلاق نگریستهاند و مطالب مختلف و گاه پراکندهای در این زمینه مطرح کردهاند. ورود و خروج محققان به این مبحث، یکسان نیست. بهویژه اینکه نگرش آنان از این جهت که به صِرف عقل اعتماد کردهاند یا نقل یا هر دو، متفاوت است. بسیاری اوقات چندان به دنبال تنظیم یک نظام اخلاقی یا ساختار معین نبودهاند و یا دستکم نگاه استقلالی به آن نداشتهاند و از اینرو، چندان تصریحی به «نظام اخلاقی» ندارند. البته، بیتردید اگر« نظام اخلاقی» تعریف شود و منظور از«ساختار» آن تبیین شود و با این نگاه به مجموعۀ آن چه در« اخلاق» آوردهاند، نگریسته شود، چهبسا بتوان نظام اخلاقی خاص و ساختار معین از آن استخراج کرد که کار چندان سادهای نیز نیست. پارهای از نویسندگان ومحققان معاصر به مسئلۀ «نظام اخلاقی» و «ساختار» آن توجه مستقل نمودهاند و مسئلۀ «نظام اخلاقی» و شرایط و پیشفرضهای آن را برجسته کردهاند که کار بسیار پسندیدهای است، اما آن چه در این مقاله ارائه میشود؛ نگاه جدیدی به ساختار اخلاق اسلامی است که سابق بر این در کتب اخلاق اسلامی پیشینهای برای آن یافت نشده است.
خلاصه ماشینی:
descriptive قابل توجه اســت که برخي از محققان - همچون محقق اصــفهاني - معتقدند بنيان حســن و قبح ها به حب ذات و کمال آن بر ميگردد که در اين صورت ، کمال مطلوب يا همان غايت نهايي مورد خواست تکويني است (اصفهاني، ۱۴۱۵، ج ۳، ص ۳۳۵).
خودشناسي مراتبي دارد که شناخت برخي از آنها در ميان مباحث اخلاقي معمولي، مطرح نيست ؛ ً بحث حســن وقبح افعال و رذايل و فضــائل نفس ، تنها مرحله اي از اخلاق اسـت که معمولا مورد بحث قرار ميگيرد، اما معرفت نفس به معناي عميق آن ، براي سير الي الله و قرب به کمال مطلق ، 1.
نتيجه مباحث گذشته اين شد که در يک نظام اخلاقي و ساختار آن بايد نکات زير ديده شود: - غايت يا غايات اخلاقي و به تبع آن ، ارزشهاي اخلاقي؛ - افعال اخلاقي؛ - فاعل اخلاقي و به تبع آن ، بحث فضـــايل و رذايل و قواي نفس و نســـبت آن دو به يک ديگر و رابطۀ آنها با فعل ؛ - حيطۀ اخلاقيات و به تبع آن ، تبيين نسبت دين و اخلاق و نيز قانون و اخلاق .
فقط به اين نکته که مرتبط با بحث اسـت اشـاره ميکنيم که به نظر مي رسـد اين روايت در تأييد وحدت اخلاق و دين در عالم واقع و اين که تعليمات انبيا در راســـتاي همين امور اخلاقي است ، دلالت روشني دارد.