چکیده:
الفاظ و معارف قرآن از حقایق و اصولی جامع سرچشمه گرفتهاند که فرامنطقهای و فراتاریخی میباشند. بر این اساس میتوان با کشف مفهوم حقیقی و حکم جامع و گذر نمودن از خصوصیات مصداقی، مفاد ظاهری آیات را بر مصادیق دیگر تطبیق نمود. بنابراین آنچه این نوشتار بهدنبال آن است، پرداختن به روشهای بهکارگیری قاعده جری و تطبیق میباشد و در همین راستا، به بررسی مفهوم و مصداق منطقی و روش تنقیح مناط میپردازیم؛ زیرا در قاعده جری و تطبیق نیز این گونه است. بعد از انجام اموری که مقدمه فهم متن بهشمار میآیند، آیات همموضوع در کنار هم قرار داده میشود تا با کمک الغای خصوصیات غیر مؤثر، حکم عام کشف شود (جری) و این حکم و مناط، میتواند مبنایی مطمئن برای تطبیق بر مصادیق دیگر باشد.
The Qur’ān’s words and doctrinal knowledge (ma‘ārif) have originated from inclusive truths and principles that are trans-regional and trans-historical. Accordingly، by discovering the real concept and inclusive precept and bypassing the evidentiary characteristics، the apparent content of the verses can be compared to other evidences. Therefore، what is pursued by this article is to address the methods of using the principle of applicability (jar-y) and comparison (taṭbīq)، and similarly، to study the logical concept and evidence and the method of refining the basis of the ruling (tanqīḥ-i manāṭ)، since it is also the same in the principle of applicability and comparison. After fulfillment of procedures that are considered as preliminary to understanding the text، the verses of similar subject are set together so that by abolition of ineffective features، the general ruling is discovered (applicability) and this ruling and manāṭ can be a reliable basis for comparison to other evidences.
خلاصه ماشینی:
"البته باید به این نکته اشاره نمود که در فرهنگ روایی، برای تبیین قاعده مذکور از واژه تطبیق استفاده نشده است، ولی در کنار هم قرار گرفتن دو لفظ جری و تطبیق این نکته را بیان میدارد که جری، بیانگر جاودانگی قرآن و توسعه مفاد آیات (از مورد نزول یا معنای ظاهری) و تطبیق، منطبق ساختن معنای توسعه یافته مفاد آیه بر مصادیق دیگر، اعم از افراد و وقایع در طول زمانها و عصرهاست.
﴾ (اسراء/4-7) همان طور که خود گویا هستند، خطابی است به بنیاسرائیل و عبارت ﴿إن أحسنتم أحسنتم لأنفسکم و إن أسأتم فلها﴾ نیز در ظاهر به آنها مربوط است، اما با توجه به معنای عبارت که گویای معنایی عام و فراگیر است و اطمینان به اینکه خصوصیت بنیاسرائیل در آیه قابلیت الغا دارد، آیات همموضوع با آیه مورد نظر را جمعآوری مینماییم تا از کنار هم قرار دادن آنها در ذیل آیه مورد نظر، حکم فراگیر آیه استنباط گردد.
نتیجهگیری قاعده جری و تطبیق نوعی پردهبرداری و تبیین آیه بهوسیله بیان مصداق است که با رعایت نکاتی، در بستر زمان اتفاق میافتد و انطباق صحیح مفاد آیات بر مصادیق دیگر در گام اول، در گرو تبیین و پرده گشودن از ظاهر الفاظ (تفسیر) و توسعه و تعمیم معنای آیه میباشد که جهت رسیدن به این توسعه، دو روش زیر پیشنهاد میشود.
در قاعده جری و تطبیق نیز این گونه است؛ آیات همموضوع در کنار هم قرار داده میشود تا با کمک الغای خصوصیات غیر مؤثر، حکم عام کشف شود و این حکم و مناط میتواند مبنایی برای تطبیق بر مصادیق دیگر باشد."