چکیده:
جوامع در حال توسعه ، در حال گذار از نگرش های سنتی به ایستارهای نوین هستند . اما در این دوران گذار هم ، زنان جایگاهی شایسته در عرصه مشارکت سیاسی نیافته و به عنوان موجود ناکامل سیاسی مورد قضاوت قرار گرفته اند. نگارنده به صورت توصیفی – تحلیلی با پی جویی آسیب های اجتماعی زنان، بر این باور است که به دلایل گوناگون که ریشه در باورها و ساختارهای دیرینه اجتماعی و اقتصادی دارد، زنان از شبکه تعاملات اجتماعی دور شده اند و راه نیل آنان به سطوح عالی قدرت سیاسی دشوار شده است. به عبارتی همچنان مشارکت زنان در رده های بالای سازمانی دارای موانع اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، عرفی و سلیقه ای است .و پیشرفت آنها در مشاغل تصمیم گیری چندان محسوس نبوده است . به گونه ایکه در حال حاضر شمار زنانی که بر مسند قدرت در جهان تکیه دارند، کمتر از سالهای گذشته است و حتی پنج درصد از مجموع رهبران جهان هم تشکیل نمی دهند. که باید به دنبال راه چاره بود .
خلاصه ماشینی:
جامعه برای آنان حوزه ممنوعه بوده و حضور و اشتراک در فعالیت های اجتماعی برای آنان کاری خلاف اخلاق و هنجار، پنداشته شده است، چون سیاست و اداره امور اجتماعی همواره یک امر مردانه پنداشته می شده و زنان از این عرصه غایب بوده اند.
( جدول 2 و 3) مبین این نکته است که آمار کارکنان دولت بر حسب قوانین استخدامی تفاوت معنا داری میان زنان و مردان نشان می دهد(مرکز آمار ایران، 115:1381) که ریشه آن را باید در حاکم بودن موانع خاص در جوامع توسعه یافته و در حال توسعه جستجو کرد.
(رجوع شود به تصویر صفحه) موانع تاثیر گذار فعالیت زنان در سیاست اگر حق انتخاب کردن، انتخاب شدن و داشتن منصب حق ضروری برای حیات سیاسی در یک فضای مدنی است.
به اعتقاد سیمون:(این طبیعت زنان نیست که محدودیتهایی را در نقش آنان ایجاد کرده است بلکه مقصر مجموعه ای از پیشداوریها، سنتها و قوانین کهن اند که زنان نیز در پیدایش آن سهیم بوده اند(آندره، 115:1372) علیرغم تلاشهای صورت گرفته، متأسفانه هنوز زنان با مرزها و موانع متعددی در مقابل پیشرفت سیاسی مواجه هستند و هنوز صدای آنان آن طور که باید شنیده نمیشود.
فرصت کمتری برای فعالیت سیاسی دارند یا به دلیل تجربه اندک سیاسی کمتر به آن توجه نشان می دهند (لیسپت، 123:1973) - دیدگاه کارکردی: کارکرد زنان را به امور خانواده محدود کرده و بر این باور است که واگذاری نقش سیاسی – اجتماعی به زنان سبب تخریب کارکردهای کنونی جامعه می شود.