چکیده:
مواضع نظری و عملی گروههای سلفی در پی دگرگونی شرایط تاریخی– اجتماعی و الزامات سیاسی، در معرض تحول و تغییر بوده است. جنبش سلفیه بهعنوان یکی از حرکتهای تاثیرگذار در جهان اسلام طی صد سال اخیر، محرک و موجد جنبشهای سیاسی و اجتماعی در کشورهای اسلامی بوده است. تعارضات در نظریه و عمل سلفیگری خود موجب تقابل میان اعضای گروههای سلفی در جهان اهل سنت شده است که شعبات مختلف جنبشهای سلفی اخوانی و وهابی، نمونه بارز این واقیعت است. هدف این پژوهش، تجزیه تحلیل وجوه افتراق و اشتراک فکری و عملی سیاسی سلفی اصلاحی- تنویری با سلفیگری جهادی – تکفیری است. مهمترین سؤال در این زمینه این است که چه تفاوت و تشابهی میان اندیشه و خطمشی سیاسی سلفی اصلاحی- تنویری و سلفی جهادی- تکفیری وجود دارد؟ فرضیه پژوهش حاضر این بود که میان آن دو علیرغم مبانی عام نظری مشترک، در شیوه تحقق حکومت اسلامی، جهاد و اصلاح جامعه، تفاوت اساسی وجود دارد که یکی طریق مسالمت و دیگری شیوه خشونت را برای احیای اسلام دنبال میکند. با گسترش این خطمشیها در خاورمیانه و اهمیت مواضع ایران در قبال این تحولات، پرداختن به موضوع سلفیت، اهمیت خاص دارد که مبین ضرورت پژوهش در باره این موضوع است. پژوهش حاضر بر مبنای روش تحقیق تاریخی- تطبیقی و از نوع توصیفی- تحلیلی به این نتیجه رسید که علیرغم مبانی نظری مشترک میان سلفیگری اصلاحی- تنویری و سلفیگری جهادی– تکفیری، در شیوه عملی تحقق حکومت اسلامی و جهاد و اصلاح جامعه، تفاوتهای بارز و حاد میان آن دو وجود دارد.
خلاصه ماشینی:
این مقاله میکوشد عقاید و انگارههای سیاسی، اجتماعی و دینی گروههای سلفی اصلاحی- تنویری معطوف به اخوانالمسلمین را با گروههای سلفی جهادی- تکفیری معطوف به وهابیت مقایسه کند که از جمله مسائل قابلتوجه دراینباره، دیدگاه آنان به نوع حکومت، رقابت سیاسی و حکومت اسلامی، امت و ملت، جهاد و تکفیر است.
مهمترین سؤال در این زمینه این است که چه تفاوت و تشابهی میان اندیشه سیاسی سلفی اصلاحی- تنویری و سلفی جهادی- تکفیری وجود دارد؟ فرضیه پژوهش حاضر این است که میان آن دو علیرغم مبانی نظری مشترک، در شیوه تحقق حکومت اسلامی، جهاد و اصلاح جامعه، تفاوت اساسی وجود دارد که یکی طریق مسالمت و دیگری شیوه خشونت را برای احیای اسلام دنبال میکند.
کتاب بنیادهای فکری القاعده نوشته آقای محمد محمودیان در سال 1390 نیز ضمن تأکید بر ریشههای داخلی شکلگیری القاعده به زمینههای خارجی این پدیده میپردازد و کتاب بنیادگرایی سلفیه: بازشناسی طیفی از جریانهای دینی از آقای حسین هوشنگی در سال1390 با بررسی ویژگی شاخص و مبانی نظری جریانهای بنیادگرا، نسبت آنها را با سایر جریانهای اسلامی مانند روحانیت سنتی و متفکران دینی متجدد و وجوه همسانی و ناهمسانی بنیادگرایی را با ایدئولوژی جمهوری اسلامی بررسی میکند و موضع آنها را به مقولات عدالت، توسعه، مدرنیته و فرهنگ ارزیابی میکند، اما مطالعه حاضر از یک منظر با مطالعات دیگر تفاوت دارد و آن مطالعه تطبیقی دو جریان مهم این اندیشه در قالب اندیشه تنویری و تکفیری است که توجه به تشابهات و اختلافات این دو، در موضعگیری ایران در قبال آن، ضرورت مضاعف مییابد.