چکیده:
حمله مغول زمینه ای برای بروز و رشد روان پریشیهای اجتماعی مانند «پری زدگی» مهیا کرده است . فقدان هویت اجتماعی باعث بروز این بیماری میشود و بیمار با بازیابی هویت اجتماعی درمان میگردد. جوینی در «ذکر خروج تارابی» روایت دقیقی از این بیماری، شیوع و شیوه درمان آن آورده و به جزئیات آن نیز اشاره کرده است ؛ مواردی نظیر سخن گفتن با پریان ، توهم در پریزدگی، ناشایستها در آیین پریداری، موروثی بودن شغل پریداری، اعتقاد به درمانگری پریزدگان شفایافته . چنین اعتقاداتی در بین مغولان ، نیز رواج داشته بنابراین مغولان با احتیاط ٩ رویاروی تارابی و اطرافیانش میایستند، همین امر کار جنگ با وی را دشوار میسازد. شورش تارابی پیامدهای اجتماعی متعددی در پی دارد؛ ضعف شیوه حکومتداری ایرانی، نابودی کشاورزی و زراعت در بخارا، ویرانی شهر، سقوط آل برهان ، کشته شدن حدود سیهزار نفر در جنگ با تارابی، بازگشت آشوب دوباره به بخارا و تهدید مردم این شهر به قتل عام نمونه هایی از عواقب شورش اوست . جوینی به پریداری و پریخوانی اعتقادی ندارد و تارابی و جماعت همراه وی را دارای وجاهت لازم برای رویارویی با مغولان نمیداند، و با توجه به پیامدهای قیام وی، سخت از او انتقاد میکند. بدیهی است که این انتقادها به معنای حمایت از مغولان نیست .
خلاصه ماشینی:
"جوینی در «ذکر خروج تارابی» روایت دقیقی از این بیماری، شیوع و شیوه درمان آن آورده و به جزئیات آن نیز اشاره کرده است ؛ مواردی نظیر سخن گفتن با پریان ، توهم در پریزدگی، ناشایستها در آیین پریداری، موروثی بودن شغل پریداری، اعتقاد به درمانگری پریزدگان شفایافته .
مایلم بر پایۀ پژوهش آژند، پرسشی مطرح کنم : «چرا منابع تاریخی همعصر جوینی یا نزدیک به عصر او، هیچ کدام تحلیل دیگری از این ماجرا به دست نداده اند و همگی یا گفته های جوینی را تکرار کرده اند و یا اصلا سخنی در این باره به میان نیاورده اند در حالی که نقد تاریخ و نقد منابع تاریخی فنی قدیمی نزد مسلمانان است و کمتر کتاب تاریخی یافت میشود که مقدمه اش از اثری نقدی –ولو اندک- نسبت به کتابهای تاریخی یا سبکهای نگارش مورخان خالی باشد؟» تاریخ نگاران مسلمان در فعالیتهای انتقادی خود به هر دو شیوة نقد ظاهری و نقد باطنی توجه ، و در تدوین کتابهای تاریخی خود از این دو شیوه کمابیش استفاده میکردند (ر.
گزارش جوینی دربارة ویژگیهای بیماری پریزدگی، خصوصیات مبتلایان ، شیوع بیماری، شیوه های درمان ، سخن گفتن با پریان ، توهمات ، ناشایستها، وضعیت بیماران پس از بهبود، جایگاه درمانگران و موروثی بودن شغل آنان ، اعتقاد مغولان به پریان در عین حال که جامعۀ بحران زده را با دقت به تصویر میکشد با یافته های نوین روانشناسی اجتماعی، کاملا همخوان است به گونه ای که در کنار موارد پیش گفته ، تقابل طبقات اجتماعی، نبودن هویت اجتماعی در طبقات پایین دست و شیوة بازیابی آن را در جامعه بحران زده در انتظار منجی میتوان دید."