چکیده:
خشونت شوهران علیه زنان بهعنوان یکی از معضلات اجتماعی در کشور مطرح است و شیوع روزافزون آن در اکثر نقاط ایران مشاهده میشود. این پژوهش از طریق فراتحلیل نتایج آنها درصدد پاسخگویی به این سوالها است که مهمترین متغیرهای تبیینکنندة خشونت خانگی در پژوهشها و تحقیقات انجام گرفته کدام است؟ در این پژوهش از روش فراتحلیل استفاده شده است. تحقیقات مربوط به خشونت علیه زنان در ایران با مطالعة اسنادی از نوع تحلیل محتوای متون مورد بررسی و واکاوی قرار گرفته، و اطلاعات مورد نیاز در دستهبندی موضوعی، روششناسی یافتهها، دستهبندی متغیرها و دستهبندی نظری استخراج شده و مورد تحلیل و فراتحلیل قرار گرفته است. بیشترین میزان خشونت بین زنان سنین 20 تا 30 سال با 48/5 درصد و کمترین میزان خشونت در گروههای سنی 45 تا 50 سال با 9/6 درصد است. در مجموع خشونتهای روانی ـ عاطفی با 52 درصد شایعترین نوع خشونت علیه زنان بوده است؛ پس از آن نیز خشونت فیزیکی با 37 درصد و خشونت اجتماعی با 34 درصد به ترتیب شایعترین انواع خشونتها علیه زنان را تشکیل میدهد. کمترین میزان خشونت علیه زنان به خشونت جنسی با 11 درصد مربوط است. میزان خشونت بین زنان خانهدار با 65/3 درصد شیوع بیشتری داشته است. محاسبه اندازه اثر و شدت تاثیر رابطه متغیرهای مطالعات، بیانگر این است که50 درصد متغیرها دارای تاثیر کم، 43 درصد شدت متوسط و فقط 7 درصد دارای شدت تاثیر در حد زیاد بوده است. میانگین اندازة اثر r در مطالعات مورد بررسی ESrQ=0/32 به دست آمد. پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی، بعد خانوار، تجربه و مشاهده خشونت در خانواده خاستگاه، سرمایه اجتماعی، دخالت خویشاوندان، شیوة همسرگزینی، اعتماد بین زوجین و حمایت اجتماعی بیشترین میزان واریانس مشاهده شده در ارتباط بین متغیرهای مستقل و وابسته را تبیین میکند.
خلاصه ماشینی:
"به هر حال اطمینان از وضعیت حوزه پژوهشی آسیبهای اجتماعی بویژه خشونت علیه زنان ، این ارزش را دارد که در این زمینه ، پژوهشی صورت گیرد و نتایج آن فرا راه پژوهشهای آینده قرار گیرد؛ زیرا در فرایند برنامه ریزی پژوهش ، مهمترین گام این است که از وضعیت پژوهشهایی که تا کنون در این راستا انجام گرفته است ، شناخت و تحلیل درستی به وجود میآید و در این راستا، مسئلۀ اصلی مورد بررسی ما پرسش های زیر خواهد بود: ١ ـ در پژوهشها دربارة خشونت علیه زنان در ایران ، اصول علمی پژوهش تا چه میزان رعایت شده است ؟ ٢ ـ مهمترین یافته های این پژوهشها چیست و کدام دسته از متغیرهای این تحقیقات ، سهم بیشتری در تبیین پدیده خشونت خانگی دارد؟ ٣ ـ در تحقیقات در باب خشونت علیه زنان از چه نظریه ها، الگوها و مبانی نظری بیشتر استفاده شده است ؟ هدف اصلی این پژوهش ، بررسی پژوهشها و مطالعات در ایران دربارة پدیدة خشونت علیه زنان در خانواده است .
بحث دربارة سؤال دوم : مهمترین یافته های این پژوهشها چیست و کدام دسته از متغیرهای این تحقیقات ، سهم بیشتری در تبیین پدیده خشونت خانگی دارد؟ در پژوهشهای عوامل مؤثر بر خشونت ، برخی عوامل جامعه شناختی، اقتصادی، روانشناختی و دینی بیان شده بود؛ عواملی مانند حمایت اجتماعی، اعتماد اجتماعی بین زوجین ، سرمایۀ اجتماعی، روابط اجتماعی، شیوه همسرگزینی، منابع اجتماعی در دسترس زنان ، مشارکت زوجین در گروه های داوطلبانه و تجربه و مشاهده خشونت در خانواده خاستگاه به عنوان عوامل اجتماعی و مواردی چون وضعیت اشتغال زن ، منزلت شغلی همسر، میزان درامد خانواده و پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی خانواده ها نیز به عنوان عوامل اقتصادی و متغیرهایی مانند سن ، احساس آنومی، اعتیاد مردان ، تفاوت سنی زوجین ، رضایتمندی زناشویی، سلامت روانی به عنوان عوامل روانشناختی و میزان دینداری و پایبندی به اعتقادات دینی به عنوان عوامل دینی مطرح شده بود."